در انگلیسی مثلی است که میگوید آنقدر طناب در اختیار طرف بگذار تا بتواند خود را خفه کند که در دنیای دیپلوماسی به "سیاست طناب کافی" معروف است. زمانی که بالینجررئیس دانشگاه کلمبیا بر خلاف فشار افکار عمومی و دانشجویان اعلام کرد: دانشگاه کلمبیا محل گفتمان آزاد است ، با خودم گفتم یک میخ دیگر به تابوت ملایان زده شد. این بار ممود خله در اولین کلام و با ابرام از پاسخ به درخواست نطق پیش معرفی رئیس دانشگاه و فرار از موضوع گفتمان در حقیقت قبول شکست نمود و در عوض با روضه ای آخوندی از پیش تهیه شده ، تقریبا همگان را به تمسخر واداشت. شعارهای تو خالی ممود خله در کلمبیا ثابت کرد ، سران حکومتی ج.ا. واقعاً مغز خر خورده اند.
یکی از اصول دستگاه پروپاگاند سازی شوروی و اقمار در گذشته آن بود که با هوچیگری ، مثلا با کوبیدن لنگه کفش بر روی میز تاکیدی بر منطق نداشته خود بیابند یا با ژست خنده داری ، سیگار هاوانا پک بزنند و ادای کابوی های آمریکایی را در بیاورند. البته در جهان خودمحوران و خودشیفتگان این گونه دلقک بازیها خوراک داخلی خوبی بود و با آن میشد مردم استحمار زده و دربند را که از دنیای خارج بی اطلاع بودند تا مدتی سرگرم نمود. صد البته با نمایش تحریف و مثله شده تلویزیونی ممود خله هم میتوان همین کار را با یک وجب روغن فرداعلای دروغ و خدعه ی نماز جمعه ای و کذبیات شریعتمداری، شکست و افتضاح را با وارونه نشان دادن واقعیت عینی، پیروزی نامید. گویا این ممود خله ما غذای چندین بار از هضم رابع گذشته اربابان گمشده در تاریخ را داروی خوبی برای غرغره شناخته است. هدف از این سفر که بدستور والی مطلقه حماقت انجام شد ، اطمینان از عدم حمله غافلگیرانه که بعضی از مقامات غیر مسئول غربی به آن دامن میزنند و احتمالا دستمال بدستی اهل سیاست آنجا و در زیر پوشش روضه درس اخلاقی و معنویات خواندن و تنقیه مثلا راستی و صداقت و پرهیزکاری به غرب آزاد بود. درست مانند سخنرانی آل کاپون در کلیسای بزرگ شیکاگو. هنوز معلوم نیست که والی مطلق روی آنرا دارد که چرندیات ممود خله را تو دهنی به شیطان بزرگ بنامد که در اولین برخورد با دموکراسی بند را به آب داد.

دماغ درازی که برای جلب حمایت مردم آمریکا به نیویورک رفت با اولین کلام خود ش را مات شده اعلام کرد. شنیده بود مردم غرب صادق هستند ولی نمیدانست که احمق نیستند.
تا مرد سخن نگفته باشد
عیب و هنرش نهفته باشد

اکثر ایرانیان وطن پرست و نه ملا پرست در استرالیا و سراسر جهان میدانند جمهوری اسلامی با پرداخت مبالغ فراوان و تلاش محرمانه در حال ایجاد شبکه جاسوسی و تروریستی در سراسر جهان است. میدانند چه افرادی و با چه چهره های ظاهرا شسته و محجوبی تحت پوشش دانشجو و با نامهای پوششی و پاسپورت ویژه در تمام کشورهای جهان پراکنده شده و شبکه خبری و اطلاعاتی تشکیل داده و از جانب سفارتخانه ها یا همان لانه های فرماندهی وحشت و ترور در آن کشورها تغذیه مالی و سرپرستی میشوند. میدانند که دانشجویان معترض صنفی دانشگاه های ایران در زندان اوین (دانشگاه ترور و شکنجه جمهوری اسلامی) و سایر خانه های امن حکومتی ، چگونه دایما تحت شکنجه وحشیانه روحی و جسمی و حتی جنسی قرار دارند و بخوبی میدانند منظور از تشکیل ستون پنجم در خارج از مرزهای ایران آخوند زده چیست و چه اهدافی را دنبال میکنند. اینان سر خود را زیر برف کرده و انتظار دارند دیگران آنان را نبینند.

امروز جمهوری اسلامی در قریب به اتفاق کشورها صد ها لانه جاسوسی و عملیاتی بمنظور نفوذ در میان جوانان ایرانی و غیر ایرانی، چه مسلمان و چه غیر مسلمانان مزدور را برای اجرای منویات ضد بشری و تروریستی دارد. اکثر اینان مامور سازمانهای متعدد اطلاعاتی مخوف یا وابسته به خاندان ابر ثروتمند روحانیت حاکم و سپاه محافظ آن هستند و سعی جمیل در جلب هر ناراضی محلی را دارند.

آقایان محترم! این پنبه را از گوش خود درآورید که کشورهای غربی نه جایگاه شما و نه مزدوران سببی و نسبی و یا سمپاتیک شماست. این پنبه را از گوش درآورید که ایرانیان وطن پرست اجازه نفوذ شما را به حریم زندگی آرام خود را بدهند. هر ملک و سرزمینی خارج از ایران ، سرزمین خداست ولی آخوند مالک آن نیست و هیچ کس بشما جنایتکاران تروریست و آدمکش اجازه خرابکاری و نفوذ در آسایش و آرامش آنرا نمیدهد.

شاید لازم به ذکر چند نمونه برای یادآوریست ، از لبنان و عراق و افغانستان و فیلیپین و ترکیه گرفته تا نئونازیهای آلمان و گرسنگان کوبا و مردم بومی شاخ آفریقا و روسیه و حتی بومیان ساده استرالیا. از ابوسیاف گرفته تا طالبان و چچن و القاعده و حزب الله.

در غرب اخبار آزاد و توان شناخت و برداشت آزاد اندیشان ایرانی از وقایع ایران و جهان با شستشوی ذهنی و استحمار مذهبی مشتی از خدا بیخبر قدرت پرست مقلد و میمون بیت رهبری مطلقه تفاوت دارد. خوب میدانید که مردم آگاه ولی زندانی استحمار و ترور و شکنجه داخل ایران برای شما تره خورد نمیکنند چه رسد به ایرانیان روشنفکر خارج از وطن که اعمال و افکار شما را ننگ بشریت و توهین به آریایی بودن خود میدانند.

چگونه شما اجازه دارید مزدوران ریز و درشت را بعناوین مختلف در دانشگاه های ایران مستقر و از آنها بعنوان خبرچین و جاسوس و چماق بدست استفاده کنید ولی ایرانیانی که بخاطر شرم از اعمال غیر انسانی و ضجر آور شما و یا چرندیات مزخرف و پروپاگاند دولتی شما با هزاران مصائب و مشکلات ، نقطه امن و سالمی را در خارج از ایران برای آینده خود و فرزندان خود فراهم آورده اند باید دست روی دست بگذارند و ایجاد و توسعه ترور و شبکه های جاسوسی برون مرزی شما را ندیده بگیرند و ساکت باشند؟

در متن ظاهرا خبری که در واقع سند سرپوش گذاشتن بر اعمال و نیات این مزدوران در استرالیا یا سایر کشورها توسط خبرگزاری بین المللی بازتاب ، بفرماندهی سردمدار بیلیونر اخراجی سپاه پاسداران ولی فعال در به خفقان کشیدن مردم ایران منتشر شده کاملا مشهود است که واقعیت وجود مزدوران و سر سپردگان رژیم را نه فقط مشخص بلکه تائید میکند که ماموران و جیره خواران رژیم جمهوری وحشت و ترور مانند غده ای سرطانی در حال گسترش در تار و پود جامعه کشورهای جهان آزادند.

دست از سر ایرانیان خارج از کشور بردارید و بگذارید زندگی خود را با آرامش بگذرانند و اگر به ارسال عمال جیره خوار وابسته ادامه دهید آنوقت تمام ایرانیان مقیم خارج کوس رسوایی شما را بر سر کوی و بازار جهانی خواهند زد. طینت زشت و پلید خود را زیر همان چهره حق بجانب خود نگهدارید که در خارج از حیطه خفقان داخلی شما بازار و مشتری ندارد و اگر بار دیگر نام ایرانیان بیگناه را برای ترور شخصیت آنها بکار بردید ، نام مزدوران و جیره خواران نورچشمی براحتی قابل انتشار است.

پ. ن. تصویر این اعتراف نامه خبرگزاری دولتی بازتاب که بشدت جند مفهومی و به قدرت جادوی سانسور به نامفهومی بیشتر میزند را برای ثبت و عدم دستکاری آتی دژخیمان ام القرا ، آورده شده است.

یکی از دوستان قدیمی از شیراز ایمایلی را با تصویر بالا فرستاده و درخواست کرده اگر صلاح دیدم آنرا دستکاری و منتشر کنم. هر چه فکر کردم هرگونه دستکاری اصالت آنرا از بین میبرد. این شما و اینهم:

ریال = خمینی = خامنه ای

........ تقریبن 28 ساله پیش یه یارو مشنگی که خر مخشو خورده بود و یه عمری بود با چرند و پرند گفتن نون در میاورد تو مدرسه رفاه که دیگه مدرسه نبود و شده بود میدون اعدام و ترور و تیربارون یه جمله کوتاه غرغره کرد و گفت: اقتصاد ماله خره (البته اصلش این بود: اقتصاد مثه علف ماله خره)

در طوله سالای بعد همه مغزای متفکر و گنده نظامی که میخاس انقلاب بجای نفت صادر کنه ، توش موندن که این جمله ساده رو چه جوری ترجمه کنن و عسل و مربا بزنن و بدن بخورد امت حزب الله.

یه مشنگ فوکولی گفت: منظور این بوده که اقتصاد چیز بی اهمیتیه.

یه روایت هم اینه که: این جمله رو شیطان بزرگ درست کردو تو بلندگو واسه مردم بلغور کرد. دسه اسراییل هم تو کار بوده.

یه چیز خله دیگه گفت: منظور تو دهنی زدن به بازاریا بود.

یه حزب الهی گفت: تو روایات اومده که چون در عهد دقیانوس خر واحد ثروت بوده و علف دادن به خر قانون و اندازه و میزان و ترازو داشته منظور اینه که دکوندار جنسشو با ترازو بکشه و بفروشه نه با گاله خر.

یه ریشو که کلاش اندازه یه چرخ تراکتور بود اومد و گفت: منظور اقتصاد بمعنای تجارت و خرید و فروش نبوده ، منظور یارو این بوده که: علیق مثل علف ماله خره.

یه لولو پشمالو تو تلویزیونه پشم شیشه درسش کرد و گفت: خر ینی بزرگ و اقتصاد ماله بزرگان ولایته.

شکم گنده دیگه ای مشتاشو پر کرد و حواله داد تو هوا و گفت: بسم الله رحیم. وای اگر اقتصاد حکم جوابم دهد.

یکی از عقلای حکومتی گفت: منظور از علف، دلار پشت سبز آمریکا و خره هم سمبل حرب دموکراته. یعنی اقتصاد مثه دلاره دموکراتاس.

یکی از بزرگان اهل تمیز که ادعا میکرد خودش اونجا در رکاب بوده گفت: اونروز وقتی آقا میخاس روضه بخونه امامزاده احمد حواسش نبود و اون نخ لعنتی رو بد موقه کشید ، آقا میخاس بگه اقتصاد مال آخونده که فشار کشیدن نخ نذاشت کلمه رو درس بگه. در محاوره آخوند ، خر شد. دلیل هم میاورد که امروز همه پول و ثروت و عرصه و اعیانی ام القرا مال آخونده.

یه فاطی کماندو گفت: وای اگر حماران بخان برن جماران.

28 ساله که از این شکرای بودار خوردن و هنوز ملت فقیر موندن معنی این کلمه قصار چیه؟ یه روزی با هف تومن میشد یه دلار خرید خالا با یه دلار نمیتونین اون هف تومنو سابقو بخرین. کله بزرگای ام القرا دور هم ولیمه دادن و اولیش همشهری ملنگ خودمون حائری بود که گف: تومنو بکنین دینار یا درهم.

حالا هم که علمای اعلام حمارستان دور هم جم شدن و میخوان چند تا صفرشو وردارن و اونو بکنن "نور" ولی من میگم صفراشو ورندارین که گندش بیشتر بالا میاد و نورشم نکنین که الا کجور میشه.

واحد پول ایران فلکزده رو بکنین خمینی یا خامنه ای. اونوخ پنجاه هزار خمینی بدین یه الاغ چموش بخرین و با پنجاه هزار خامنه ای ، یه حمار چلاق.

اواخر سال 1366 گروه پزشکان معالج خمینی میدانستد که وی سرطان پرستات و قولون و پانکراس دارد. آزمایشات نشان میداد که سرطان گسترده تر از آنست که قابل کنترل باشد و معالجات بی افاقه. بنیان گزار ظلم و فقر و دروغ و تقیه در حال مردن بود و خامنه ای و رفسنجانی هم میدانستند که دیر یا زود رفنتی است و میدان بی حریف خواهد بود. کسانیکه ممکن بود روزی موی دماغ شوند یکی یکی یا دسته جمعی راهی عدم شده و مانع بزرگی در بقدرت رسیدن ملا اکبر و ملا علی وجود ندارد. اعدامهای دسته جمعی سال 67 توسط همین آقای ملاعلی پایین خیابانی و ملا اکبر بهرمانی برنامه ریزی و حکم توسط خمینی ملعون امضا و به عنوان گوسفندان نذری به رهبر آینده تقدیم شد.

شاید مردم عادی از روحیه و ضمیر طبقه محترم! روحانیت و مغز علیل این خدازدگان به تقصیر مطلع نباشند ولی در تمام دنیا دو آخوند را پیدا نمی کنید که اربابی و رهبری ملای دیگری را قبول داشته باشد مگر منافع وی تامین و تضمین شود یا وجود خود را در خطر ببینند. اگر با دقت و بی نظر به گفتار و رفتار یک آخوند دقت کنید کاملا درک میکنید که شاید سواد چندانی نداشته باشد ولی هنرپیشه بسیار توانایی است. همیشه و در تمام طول تاریخ آخوندی موفق بوده که از دیگری متقلب و دورو بوده و بهتر از دیگری هنر ریایی و نمایش قداست خود را بازی کرده است. خامنه ای با تمام حماقت ذاتی اینرا خوب میداند و از این جهت بود که برای آخرین پرده نمایش ترساندن ملایان دیگر از آدمکش قدرت طلب و بیشعورتری نظیر احمدی نژاد استفاده کرد. داستان جام زهر ملا اکبر نیز جزیی از این بازی بود.

موضوع بسیار مهم در مورد روی کار آوردن احمدی نژاد ، حماقت و سبک مغزی و عطش قدرت طلبی خامنه ای بود. از ابتدای کار این مردک مفلوک مالیخولیایی ترس آن را داشته و دارد که کودتایی در شرف تکوین است و این و آن فرمانده سپاه با حمایت مخفیانه و آشکار ملای فرصت طلبی دیگر در حال طرح نقشه ای مخفیانه برای کنار زدن وی و در دست گرفتن قدرت هستند. ترس از ملایان دیگر بود که سازمانهای خفیه متعدد بنیان و سپس در زمان ملا ممد جان شوکولاتی از آنها در راه از بین بردن ملیون و خفقان دانشجویان استفاده شد و ترورهای مکرر داخل و خارج در واقع ادامه اعدامهای سال 67 بود و تنازع بقا.

برای شرق و غرب مهم نیست چه کس در ایران نفتی بر راس قدرت است ، مهم آنست که اقتصاد آنها برنده باشد. مهم نیست یابویی را بپرستیم یا به کنه راز آفرینش پی ببریم ، مهم آنست که دروازه های ما بروی تولیدات آنها باز باشد. مهم نیست هزاران موشک و بمب اتم داشته باشیم مهم آنست که این سلاحها در حفاظت منافع آنان بکار رود. مهم نیست روزی 100 نفر در ملا عام اعدام یا مخفیانه ترور شوند مهم آنست که شیر لوله های نفتی باز باشد. آخوند این را خوب میداند ، خوب میداند همه گونه کله معلق و بالانس و بندبازی میتواند بکند و مردم ساده را سرگرم سازد ولی جریان نفت را نمیتواند قطع کند. حتی اوایل انقلاب که حضرت آیت الله عظمی کیانوری پیشنهاد قطع صدور نفت برای به قدرت رساندن خلق مبارز! یا بزبان آخوندی مستضعفین را به خمینی پیشنهاد کرد سر و کارش به نمایشات تلویزیونی افتاد و پس از چند مصاحبه ، چپ و کمونیست و توده ای و پرولتاریای کارگری چهره نهانی خود را نشان داد.

خامنه ای میداند عنان احمدی نژاد از دستش خارج شده و ملایان دیگر این احمق سیاسی و آدم کش بالفطره و دکتر دیکتاتور را روحا اجیر و دستاویر طوامع خود کرده اند. خوب میداند به سقوط نهایی چیزی نمانده است و دیگر نمیتواند چپ و راست و انقلاب خزنده و نرم و مخملی و عیره را مسئول بی لیاقتی و بی عرضگی و فساد درون نظام نماید. خانه از پای بست ویران است.

اگر قرار بود مردم ایران با چرندیات تکراری و روضه خوانی و اشک و آه و ناله نمایشی و صحرای کربلا و نیش مار غاشیه و حوری و غلمان فریب بخورند و دنباله رو روحانیت! شوند ، پس از 28 سال لازم نبود روزانه 20 نفر را در ملا عام اعدام کنند و از آن سریال تلویزیونی هر شبه بسازند. زمانی که مردم ایران فریب این خداپرستی های مزورانه و فاحشگی مذهبی را میخوردند ، سالهاست گذشته است. مردم ایران بخاطر منافع شخصی تظاهر به مسلمانی و حتی خداپرستی میکنند. امروز برای مردم زنده ماندن و زندگی خود و خانواده مطرح است نه بهشت موعود روضه خوانان خدا نشناس. ملاپرستی را که سالهاست میخواستند بما تحمیل کنند نتیجه معکوس داده و امروز مردم حتی انسان بودن ملایان را نیز باور ندارند.

مسئله خیلی ساده است ، شخص دیندار خداپرست است نه ملاپرست ولی برای ابن الوقت بی ایمان هر حیوانی میتواند بت اخفش باشد.

روی کار آمدن ملا اکبر نه اتفاقی غیر مترقبه است و نه حادثه ای غیر قابل پیش بینی و نه مهدی موعود به خواب کسی آمده. سالهاست ملا اکبر قدرتمندترین آخوند زنده است و از صدقه سر اوست که رهبر مستضعفین جهان حضرت ولی عصر آیت الله عظمی سید علی خامنه ای بر اریکه قدرت نشسته و بر عنوان رهبری خویش فخر میفروشد. آیت اللهی که وضوی شبانه اش با ویسکی 30 ساله شروع و وردش یا مجیر چند مثقالی خاتمه مییابد. فرشته ای آسمانی که با برنامه ریزی حساب شده ملا اکبر و خودش ، ترورهای زنجیره ای را فرمان و یک یک سران و سردمداران آدمکش نا مطمئن و مشکوک سپاه را با سقوط هواپیما و بالگرد قبضه روح نمود. امروز نیاز ملا اکبر به خامنه ای نیست بلکه تنازع بقای ملایان مطرح است. رژیم در حال فروپاشی کامل است و ملای بهرمان آخرین تیر ترکش.

بدلیل ترس از کودتای نظامی و تعویض سردمدار جدید جعفری بجای سردمدار قدیمی صفوی ، این کاریکاتور در روزنامه کویتی الجریده منتشر شد.

بقول قدیمیها: از ما نخورده باشی ملاعلی

مژده به عیالات متعدده ، فاطی کماند­و­های مسلحه ، صیغه­ جات منوره ، حاجیه خانم­های مومنه، هووهای مکرره و سکینه سلطان و رقیه و خدیجه و بتول خانمهای اسبق و سی سی و ژاکلین و جوجو و بتی های جدید و بخصوص اهل بیوت و منازل آیت الله ها و حجج الاسلام و ثقه الاسلام های قارچی شکل در ایران اسلامی. مژده

تا دیر نشده و حریفان پیشی نجسته اند ، از طریق مجاری سیاسی و فرهنگی! و بین المللی و یا تحت هر عنوان الهی و غیر الهی دیگر و خیلی سریع بلیطی برای مسافرت به آمریکا تهیه نموده و از مواهب دنیوی و اخروی آخرین مدل زیبائی جدید تحت عنوان علمی vaginal rejuvenation یا همان "حوری سازی زمینی" برخوردار شوید که مزید تشکر اهل تدین و معممین مبین ولایت فقیه و ریزه خواران موسمی است و آقا هم برای تمزمز دنیوی لذات اخروی ، اجازه فقهی صادر فرموده اند که قربت الی الله دارد.

بشتابید تا هووها رو دست بلند نشده و از آن مطلع نیستند، همین امشب حاج آقا را راضی کنید! و اشاره کنید که با این مسافرت میخ اسلام بهتر فرو میرود. بشتابید که بلیط ها در حال نایاب شدن هستند. سفارت سوریه اسلامی حافط منافع امت ولی فقیه در آمریکا آماده صدور ویزای سیاسی تحت ملیت سوری نیز هست.