Invisible Hit Counter
ورجاوند
سال 1389
سال تبلور آزادیخواهان ایرانی
سال سقوط ولایت مطلقه فقیه
Wednesday, May 30, 2007
میدانم
Align Center

یا ایها العلی:

میدانم با دیده بصیرت عمیقت ، به احترام رنگ عمامه ها فقط دنیا را در دو رنگ سفید و سیاه می بینی.

میدانم بخاطر اختفای اعمال سیاه خودت مجبوری دست پیش بگیری و حجاب و پوشش زنان را علم کنی.

میدانم کسانی را که حرف حق میزنند وادارشان میکنی دهانشان را با خون بشویند تا زبانشان از گفتن و خواستن حق نسوزد.

میدانم چنان بفکر بی خانمانها هستی که ایران را سراسر قبرستان کرده ای.

میدانم اغلب برای ایز گم کردن از در پشتی وارد میشوی یا خودت را بکوچه علی چپ میزنی.

میدانم برای آزادی آنقدر ارزش قائلی که بخاطر صرفه جویی در مصرف ، از ارائه آن به ایرانیان ابا داری.

میدانم همه ساعتهای شماطه ای را از بیت رهبری برده اند که مبادا از خواب غفلت بیدار شوی.

میدانم برای آنکه از نگاه مستقیم خدا بدور باشی زندگی زیر زمینی را برگزیده ای.

میدانم عاشق فیلمهای پلیسی هستی و بهمین جهت همه را برچسب جاسوسی میزنی.

میدانم به جنبش اعتقاد داری و به دار آویختن ایرانیان را نشانه جنبش دایمی میدانی.

میدانم آنقدر برای جان مردم اهمیت قایلی که دستور داده ای جانشان را بگیرند و بحساب پس انداز خودت بگذاری.

میدانم قویا خاکستر نشینی برگزیده ای و شبی دو ساعت را مقابل منقل ذغال سینه کفتری میگذرانی.

میدانم چنان اهل معنویات هستی که انسانیت برایت بی معناست.

میدانم آنقدر ایرانیان را دوست داری که زمستانها بخاطر آنکه سرما نخورند کلاه شرعی سرشان میگذاری و در تابستان بخاطر حفظ الصحه کلاهشان را بر میداری.

میدانم که اهل مساواتی و بهمین جهت مرتضی علی را با چلاق علی یکی میبینی.

میدانم بحرالعلوم دهری و از اخبار جن و انس اطلاع کامل داری و حتی از زمان و دقیقه مرگ خود نیز اطلاع داری فقط نمیدانم چرا این مژده کبیر را زودتر به مردم نمیدهی؟


Labels:

Tuesday, May 15, 2007
مسابقه

پاسخ صحیح به سوالات زیر اگر شما را در کنکور حوزه علمیه آکسفورد ، سوربن یا هاروارد قبول نکند مسلما در حوزه علمیه قم بمقام طلبگی خواهید رسانید.

شرایط مسابقه:

الف: پاسخ صحیح به تمام سئوالات.

ب: آمادگی دریافت جایزه و بهره گیری از آن در اسرع وقت.

پ: عاقل بودن شرکت کننده.

ت: تقلب توانگر کند مرد (یا زن) را

اما خود مسابقه: در زیر سه بریده از گفتار کسانی آمده است.

اولا: به ترتیب چه کسانی آنرا بزبان آورده اند؟

دوما: اصلا رابطه ای با ام القرای عدل اسلامی دارد؟

سوما: پس از کشف الارمز توضیح دهید: وصف الحال چه کسانیست؟

1- الان فرهنگ عمومي جامعه، با معجوني از عوام‌‏زدگي، لمپنسيم، ‌دين‌‏فروشي و دنيادوستي و قدرت‌‏طلبي و دروغگويي مورد تهاجم قرار گرفته است.

2- تحجرگرايان و مقدس‌‏نمايان احمق در حوزه علميه كم نيستند.

3- او مثل همان خروسي است که خيال مي کند خورشيد براي اين طلوع مي کند که صداي قوقولي قوقوي او را بشنود .

لازم به تذکر است ، از آنجا که تعدادی پیش از شروع مسابقه درخواست کرده اند که مایل به ورود به هیچ حوزه علمیه ای نیستند و درخواست جایزه دست به نقد کرده اند لذا جوایز زیر برای پاسخ صحیح در نظر گرفته شده است که هم اجر اخروی و هم سهم دنیوی دارد.

جایزه اول: بلیط یکسره به بهشت و مجامعه دایم با حوری یا غلمان درجه یک فرد اعلای باکره! بشرط چاقو . (حقوق مونثات و مذکرات رعایت کامل شده)

جایزه دوم: بلیط رفت و برگشت به بهشت و افسوس خوردن به حال و روز نفر اول!

جایزه سوم: بلیط یکسره به تهران و اجاره سویت 209 در هتل ام القرای اوین اسلامی.
Friday, May 04, 2007
شرم بشری

متاسفم که خودمان را انسان میدانیم. کجا هستند آنان که از حقوق بشر و اصولا از حقوق زن دم میزنند و خودشان را مدافع ستمدیدگان و مظلومان مینامند؟ من قصد ندارم به هیچ مذهب و مرامی توهین کنم ولی تعصب خشک تایید شده توسط سران مذهبی در هر کشور یا قوم و قبیله ای نتیجه ای جز اینگونه ددمنشی ها ندارد.

دعا دختر 17 ساله ای از فرقه یزیدی در کردستان عراق که گویا قصد ازدواج با پسر جوانی بدون رضایت خانواده خود را داشته (روایت دیگر آنکه گویا شبی را با پسری بسر برده). از عاقبت عمل خود زمانی آگاه میشود که سنگهای درشت و ریز را بر جسم و روح شکسته اش وارد میکنند و با رنج و درد و شکنجه سنگسار میشود.

آیا واقعا ما انسانیم؟ شرم بر ما باد.

این جنایت بنا به تحقیقات صدای مترقی زن عرب حدود یکماه قبل صورت گرفته است. عمل ننگ آور سنگسار نیز توسط خانواده این دختر نگون بخت و چند نفر تماشاچی با تلفن موبایل فیلمبرداری شده و تا آنجا که من اطلاع دارم ، قبلا در دو وبلاگ فارسی زبان شراب سرخ و حامد پور به تصویر کشیده شده است. جا دارد که از همه کسانیکه برای روشن نمودن این فاجعه دردآور و آگاهی جهانی آن اقدام نموده اند سپاسگزاری نمایم.

سنگسار دختر 17 ساله 1

سنگسار دختر 17 ساله 2

Labels: , ,

Tuesday, May 01, 2007
پیامی به مراجع تقلید شیعه!! ؟

هنوز گروهی ، مختصر باوری دارند که مرجع تقلید ، مرجع تقلید است و اطاعت از نظر و حکم او اطاعت از فرمان خداست. روی سخنم با شما گیوه نو کرده های قم و تهران است. شاید ملت نداند ولی همه شما بخوبی میدانید که سید علی پایین خیابانی مرجع تقلید نیست و از نظر اهل حوزه و شعور عقلی صلاحیت مرجعیت را هم ندارد. ترستان از چیست؟ مقام ؟ منزلت؟ مال دنیا؟ آخرت؟ ... شما که عمرعاص وار همه چیز را فروخته اید. نوکر و مقلد سید علی هستید یا رهرو علی؟ مسلمأ سلطان محمود نیستید و مبرهن آنکه خدای سلطان محمود هم نیستید.

کجایید زعمای مذهب؟ در کدام سوراخ خزیده اید مراجع تقلید؟ مگر از مال دنیا چقدر میخواهید تا مانند ملای شیرازی فتوای تحریم دهید. یا آنقدر سید علی سیرتان کرده که سطح مشاعرتان از لبه زنارتان بالاتر نمیرود. تقیه تا کی ، ترس و وحشت تا کی ، خدا ترسید یا بنده خدا ترس؟ چلاق ناقص العقلی در ولایت است که از همه شما مراجع تقلید ترسو و بیغیرت چنان نسق گرفته ، که وظیفه شرعی (اگر به خدا و مذهب او اعتقاد دارید) خود را بمال و منزلت دنیا واگذار کرده اید. این همان نا انسانی که در کشتار سینما رکس آبادان با شقاوت و بیرحمی شاهد برشته شدن مردم کوچه و بازار بود و آنرا بزرگترین افتخار زندگی خود میداند. لایشعری که به پشتوانه دستبوسان برده صفت بیمایه ای نظیر احمدی نژادِ عقده ای و نام و شهرت و قدرت پرست ، خواسته های کودکانه و ضد بشری خود را فرمان خدا و راه خدا نام نهاده است. مگر همین شما نبودید که نقل قول از حسین میکردید که: اگر مسلمان نیستید لااقل آزاده باشید. به کدام اسلامتان مفتخرید. به اسلامی که سگان وحشی ولایت سفیه زن و مرد مسلمان را رنج و شکنجه میدهند و تحقیر میکنند. به مزدورانی که عقده های روحیشان کم از اربابان عنن عمامه دار و محجوران فاسق و مهدور الدم نیست. چرا در مقابل ظلم و تعدی مزدوران ولی سفیه خاموشید؟ از دادگاه روحانیت میترسید که مانند شمشیری بر سرتان تیغ تیز نهاده. از بند 209 زندان اوین بدتر نیست که گردانندگان جیره خوار بارگاه علی چلاق ، انسانیت و بشریت را بدور انداخته و جامه مثلا اسلامی پوشیده اند. بخوبی میدانید که داشتن یا نداشتن حجاب برای رژیم مطرح نیست بلکه حقارت و در یوزگی و بندگی و بردگی کورکورانه مورد نظر است. بخوبی میدانید احمدی نژاد دنباله رو فرامین ارباب بافوری و خاکستر نشین است و دستورات او را طابق النعل بالنعل اطاعت میکند. همه شما آگاهاهید که عنن بافوری چلاق، نه اسلام را میشناسد و نه به اصول و احکام آن عمل میکند. انسانیت و اسلام برای او فقط در راس قدرت شیطانی ماندن خلاصه میشود.

آغایان علمای اعلام از خود پرسیده اید که چگونه مردم عادی برای دفاع از دراویش قادری تا پای جان ایستادند ولی از نوه بروجردی که ظاهرا دم از حق و ناحق میزد، حمایت نکردند. این انزجار مردم را از طبقه روحانیت است. آنان فرقی بین آخوند خودفروخته وابسته به بارگاه علی چلاق و آنکه خود را روحانی واقعی نشان میدهد نمیگذارند و جملگی روحانیت و آخوند و ملای دروغین و مبارز و فاسد و فاسق و ژیگولو را با یک چوب میرانند. مردم کوچه و بازار بخوبی فهمیده اند که روحانیت حرفه ایست مزورانه و آخوند کسی است که آگاهانه خود را میفروشد نه مانند اهل شهرنو و از روی احتیاج و عسرت. سکوت امروز شما ثابت میکند که روحانیت از شهرنو نشینان هم کمتر است. فاحشگان مذهبی که مال و منال دنیا را بر فرامین الهی ترجیح میدهید. به سید علی بیعت میکنند و از مولای سید علی رو بر میگردانند. چرا خاموشید؟ شکمتان سیر است؟ یا دکان الوهیت مشتری ندارد؟ لااقل شرافت انسانی خود را نفروشید! حجاب در کجای دین اسلام اجباریست. مگر اعمال عقیده اجباری میتواند منشا الوهیت داشته باشد. مردم کوچه و بازار از این مرجعیت دو رو و دو رنگ خسته و بیزار شده اند. بخود آیید ، بیدار شوید ای خفتگان بتقصیر. گزمه و عسس خونخوار حکومتی بیداد میکند و شما مثلا مراجع تقلید ساکت و خاموش؟ طرفدار عدلید یا سید علی؟

این همان اسلامیست که میخواهید به دنیا صادر کنید؟ توحش و شکنجه و زور و تحقیر. این پیام واقعی سال جدید علی چلاق است؟ کشتار و اعدام و ناقص العضو کردن مردان مبارز کافی نبود که زنان را گیسو میبرید و خفت میدهید و روح و جسمشان را آزار میدهید؟ یا این تصدیق واقعی حرف آن حرامزاده هندی است (لعنت خدا بر او باد) که اسلام یعنی آخوند؟ شکنجه و ترور و وحشت و تحقیر یعنی راه بخدا رسیدن؟ این همان اسلامیست که قرار است انسان را بجایگاه خدا ببرد؟ پشت هم اندازی و دروغ و تزویر قبل از انتصابات ریاست جمهوری و مهرورزی این تیر خلاص زن یعنی اسلام؟ این اسلام ادعایی جدید ملا علی پایین خیابانی چیست و از کجا آمده؟

با این سکوت مسئله انگیز من تفاوتی بین شما شیاطین کاسبکار و دکانداران نان بنرخ روز با فاحشگان سابق آنسوی دروازه قزوین نمیبینم. هر دو از یک قماشید حداقل آنان با خود و نفس عمل خود صادق بودند.

یا فتوا به قصور مشاعر دهید و این دیوانه معتاد و عنن را تکفیر و عزل کنید یا از همه شما در پیشگاه خدا و تاریخ بعنوان خود فروختگان عمامه دار ، نام برده خواهد شد. بترسید از آنروزیکه نه نادر بجا مانَد و نه نادری.

پاینده ایران

Labels: , ,