آنچه از اخبار رسمی و غیر رسمی در رابطه با اعتراضات مردمی روز 25 بهمن بر میآید همگی اذعان بر آن دارد که ارکان نظام لرزان و از رهبر تا قمبر در حالت ترس و وحشت شدید میباشد.

از تبلیغات حکومتی نماز جمعه گذشته به ریاست مقام عظما گرفته تا شعارهای مزدوران انتصابی در حلسه مجلسی که قرار بوده قانون گزار اوهام همان مقام عظما باشد ، از محجری که نامش رئیس قوه قضائیه است تا تیر خلاص زنی که رئیس قوه اجرائی همان مقام عظماست. از امام جمعه هائی که بضرب پول نفت و فقر عمومی برای بقای رژیم مطلقه نماز طول عمر میخوانند تا مزدوران دون صفتی که بنام سپاه فاشیست ها با زور اسلحه به جان و مال و ناموس ملت ترحم نمیکنند.

همگی در ترس و وحشت از فردائی دردناک بسر میبرند. همگی از انفعالات مردمی که 32 سال است با وعده و فریب استحمارشان کرده اند ، از باز شدن دملی چرکی که روی آن مرحمی گذاشته نشده ، از انفجار قدرت مردم ، از بیداری و هشیاری و از همه مهمتر از نزدیکتر شدن مردم بیکدیگر میترسند. اینبار تنها مردم تهران نبودند که اعتراضات به شهرهای کوچک و بزرگ و حتی روستاهای سراسر ایران رسید.

مسلما موج دستگیریها آغاز میشود و شکنجه وزندان و حتی اعدام نیز در پی آنست ولی این اواخر مقام عظما کاملا درک کرده آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت و فاتحه رژیم سفاک مطلقه فقیه خوانده شده است.

آینده رژیم در تاریکی کامل است و سفرهای مکرر مقام عظما که ظاهرا به منظور دلجوئی از ملاهای قم عنوان شده نیز نشان دهنده آنست که از ملایان دیگر استفتا میکند. مقام معظم از سایه خود نیز میترسد. ترس از فردائی که آتشفشان خشم و انتقام مردم طغیان کند دیر یا زود گریبانش را خواهد گرفت

هر دستگیری و زندان و اعدام میخ محکمتری بر تابوت رژیم مطلقه فرو میکند.

خامنه ای و فرماندهان سپاه فاشیست های در خدمت میدانند اگر این اعتراضات حتی با ده قبضه اسلحه همراه شود ، دودمان رژیم پوشالی ولایت مظلقه بر باد رفته است زیرا عزم مردم ایران بر سرنگونی رژیم ترور و وحشت است.

به امید آنروز