Invisible Hit Counter
ورجاوند
سال 1389
سال تبلور آزادیخواهان ایرانی
سال سقوط ولایت مطلقه فقیه
Monday, March 02, 2009
ارتش خصوصی دیکتاتور

سی سالی است که از تاسیس کمیته و بسیج و سپاه پاسداران میگذرد. منظور اولیه از تاسیس چنین تشکیلاتی مقابله با ارتش بود. هر چند وطن فروش و خائنینی در آن بودند ولی ارتش شاهنشاهی کاملا تصفیه نشده بود و سربازان و افسران شرافتمندی بودند که دیکتاتوری نعلین را قبول نداشتند.

اعدامهای مکرر سربازان وفادار و شرافتمند بطور شبانه روز ادامه داشت و همزمان پایه گزاران قدرت جهنمی نعلین و بخصوص چپی های نفوذی و سیاستگذار اولیه رژیم از طرح ارتش مردمی چین الگو برداشته و اساس کمیته و سپاه را بنیان گذاشتند. ترس فقط به ارتش باقیمانده و نابود شده شاهنشاهی خلاصه نمیشد بلکه برای آینده دور نیز برنامه ریزی میکردند و بنا به گفته بسیاری از برنامه ریزان فعلی و متفکران فراری قدیم رژیم ملایان ، ایجاد چنین نیروهائی ضمانت عملی و بازوی نظامی رژیم نعلین بوده و خواهد بود.

در طول سالها ثابت شد که این نیروها ضد مردمی ، ضد انسانی ، مجیزگو و مجری منویات شیطانی و عطش بی پایان شقاوت و خونریزی های متداوم و ترور و کشتار و شکنجه هر کس که طوق بندگی ولایت مطلقه را بگردن نگرفته اند میباشد.

در پی این موفقیت های پشت سر هم و کشتار و ارعاب غیر خودی و حتی خودیهای مغضوب شده نسبت به گسترش این تشکیلات جهنمی اقدام و امروزه غیر از کمیته و سپاه و بسیج و پیراهن سیاهان ، ارتشی زیر زمینی از الواط و اشرار منتخب رژیم ، مجهز به چاقو ، زنجیر ، پنجه بکس و قداره ، درست همان روش و راهی را میروند که شعبون جعفری ها و حاجی عراقی ها و حاج رضایی ها و طیب ها در سالهای گذشته بر سر این ملت آوردند.

سعی کامل بر آنست که این نیروها از میان ساده ترین افراد روستائی انتخاب شده و با شستشوی مغزی ، وعده های زمینی و آسمانی و خواباندن عطش جوانی آنها با خونریزی و انهدام ، به هدفهای قدرت طلبی خود برسند.

ایجاد سازمانهای اطلاعاتی ریز و درشت هم تغذیه کننده و اطاقهای برنامه ریزی برای قلع و قمع مردم کوچه و بازار و زن و مرد و کوچک و بزرگ و دانشجو و عامی بطور دایم برقرار است.

اظهارات قداره بندانی نظیر رادان و محمد علی جعفری معلوم الحال و علی سعیدی نماینده ولی مطلقه در سپاه در اواسط اسفند راه را برای کشتار و شکنجه و ارعاب جدید میسر میسازد و میرود که موج کشتارهای زنجیره ای بار دیگر با کسترش وسعتری آغاز و این بار گروهی دیگر از چشم افتاده ها و بخصوص مخالفین رژیم و تحصیلکرده ها را طعمه عطش خونخواری بی پایان خود و ارباب فرمانده نمایند.

نام این تزویر سیاسی و قهر و ارعاب را مقابله با انقلاب مخملی گذاشته اند و بر اساس آن هر لحظه که مایل باشند میتوانند تعدادی را قلع و قمع و دستگیر و زندانی نمایند و در این مورد دستور مستقیم شخص ولایت مطلقه بمورد اجرا گذاشته میشود. در حقیقت هشیاری و بیداری مردم در زنچیر ایران بزرگترین خطری است که ستونهای رژیم را بلرزه انداخته است و نام آنرا براندازی نرم فرهنگی و یا انقلاب مخملی گذاشته اند.

در این مورد باز هم پای امام زمان را بوسط کشیده اند و طبق این باور هرگونه ظلم و جور عامل ظهور سریعتر امام زمان است! ظلمی که سی سال است بنام قضاوت شرعی بر این مملکت جاری شده و هزاران نفر را با نام عدالت اسلامی ترور و زندانی و شکنجه و اعدام نموده اند.

Labels: , ,