You're a terrific writer. Thank you.

سلام بعلت انکه در نوشته هایت صداقت نبود اینها را نوشتم به ذات الهی قسم نه پاسدارم نه از مواجب بگیران رژیم حتی الان هم کار ازاد میکنم اینها را می نویسم نه به خاطر اینکه تعصب داشته باشم به این خاطر که شرم شما را برانگیزم
نگاه از دیدگاه شما شاید صحیح باشد اما انگونه که شما نوشته اید نیست روزی دو فرشته یکی جوان یکی پیر به زمین امدند
ودر خانه مرد ثروتمند اما خسیسی شب را بیتوته کردند مرد انها را در سرداب خانه جای داد شب هنگام درزی در دیوار نمایان شد فرشته پیر برخاست وان را تعمیر کرد وان درز گرفت روز بعد دو فرشته در خانه مردی دهقان خانه گرفتند دارایی مرد خروسی وگاوی بود شب زن دهقان خروس را کشت وبرایشان طعامی ساخت ودر حال استراحت دو رختخواب خود را در زیر ایشان پهن کردوخود بر زمین خوابیدند صبح که بر خاستند گاوشان مرده بود بر سر همی زدند وگریه نمودند که این از چه سبب بود به نظر شما چرا چنین شد؟
اکنون قسمت دوم را نمیگویم چون میدانم که این نوشته به حرمت کلام جواب خواهد داشت

اما بعد قطعا شما سوای دین بایست انسان هم باشید به دین یا مذهب شما کاری ندارم اعمال رژیم را هم تایید نمیکنم اما واقعا شما کجا بودید در سال 56و57 انقلاب من ان موقع بچه بودم خیلی خردسال از شرافت وهمیت وغیرت چیزی نمیدانستم اما به سن سیزده سالگی رسیدم دیگر نمیشد این همه شیعه شیعه نکنید ما شیعیان از دست تسنن کدورتها کم نکشیدیم این را بدانید همین اخوندها اگر اجازه دهند با انکه خودم میخواهم سر به تنشان نباشد یک سنی را زنده نمیگذارم چرا؟ چون انچه کرده اند را دیده ام اوایل انقلاب کردستان سنندج حکومت کردستان ازاد اعلام شد
سنیها ریختند هرچی شیعه بود گرفتند کشتند وتجاوز کردند
راستی مگر در دین شما ها کشتن 7 شیعه بهشت نمیاورد
مگر نه اینکه دزدین انسان در میان شما باب نیست یک موقع دختر می دزدید یا پسر نام انسان بر شما گذاشتن مثل سگ هار را نگهبان خواندن میماند واقع بینانه بگویم سردشت مریوان سقز بانه بیجار انچه کومله کردحزب پیکار کرد یا فجایع دمکراتها را بگویم نه ای انسان شریف درست فکر کن
ما زخم خورده ایم از زمان اول انقلاب ما در خانه هایمان بودیم اما شما به زنان ونوامیس و شرف ما حمله کردید چرا ای کشتن ای زدن شما تا 4 سال بعد از انقلاب بلند نبود میخواهید شرافتتان را بگویم همانقدر که عراق سنی به ما حمله کرد کنار او بودید بعد که ملت ما یعنی من ها جوابتان را دادیم موش کور فرار کرده در زمین های ماسه ای شدید چه فجایعی را که از شما ندیدیم ما ان نیستیم که میگویید شیعه ها هیچگاه کشور گشایی نکردند در کل طول تاریخ این شیعه بوده که هیچ گاه به فکر حمله نبوده
اما شما نه چه در زمان حضرت عمر یا حضرت ابوبکر یا حضرت عثمان همیشه به فکر توطیه بوده اید ایا شرافت انسانی اجازه میدهد از دیگری بگویید وپوست کندن صورت سربازی را به خاطر داشتن ریش نگویید میدانید گناهش چه بود تازه برای سربازی اعزام شده بود اخر حتی بلد نبود تفنگ بدست بگیرد اما در راه مریوان کومله پیاده اش کرد و پوست صورتش را کند

از کثافت کاریهایتان بگویم من نتوانستم صبر کنم چهارده ساله بودم که شناسنامه ام را دستکاری کردم تا با شما ها بجنگم
انچه رذا میگویم من دیده ام نزدیک بیجار کومله درون مسجدی تمام دختران شیعه را جمع کرد ودر همان درون مسجد به ایشان تجاوز کرد وخون بکارتشان را در راه خدا ریختند
اری این شما ها هستید من چه بگویم از سبعیت شماها
ایا قیر در سوراخ مقعد یک بسیمچی بریزند تا کد بیسیم را بگوید تا اینها شنود کنند یا گوش سربازها را به خانواده هایشان بفرستند تا باج بگیرند
میدانی دم از اخوند واینها نزن گنه دگران برتو نخواهند نوشت اول بگو چه چیزهایی را رودر رو دیده ای بزرگ شما نه اینکه معاویه بود گوسفندان به کودکان میداد چون ایشان بزرگ میشدند ادم میفرستاد که گوسفند بستانید وچون از شما پرسیدند بگویید ما ایادی علی(ع) هستیم چه بگویم از زخم تاریخمان از سیلی زدن بر صورت مادرمان از سر بر یدن اماممان حسین(ع
به دست شما! اه چه بگوییم از تجاوز وحشیا نه تان به خاک ایران به خاطر مسلمان کردن ما! چه بگوییم از تبار سید سیدهایی که به پیغمبر بستید وبه قریش وپ یعنی چه یعنی سنی برتر است اگر تا کنون تاریخ به شما جواب نداده ما هنوز منتظر منتقم هستیم تا ان روز ما سکوت میکنیم هر چه میتوانید بکنید اری بایست زنان شیعه را در عربستان در ماه حرام به گلوله بکشید اری بایست داعیه کشتار یک اتوبوس زن وبچه را در سر بپرورانید من عرضه داشتم رودررو ایستادم اگر عرضه دارید رودرروی سرباز مسلح بایست اتوبوس و غیر نظامی بر شما چه کرد