Invisible Hit Counter
ورجاوند
سال 1389
سال تبلور آزادیخواهان ایرانی
سال سقوط ولایت مطلقه فقیه
Tuesday, October 10, 2006
وبلاگ خوانی

وبلاگ خوانی

با اینکه باور کامل دارم نظر هر شخص حقیقی یا مجازی محترم است و آزاد ، گاهی داشتن چنین عقیده ای قدری زجر دهنده میشود.

نمیدانم چند بار گذرتان به وبلاگهایی افتاده که بعد بخود لعنت فرستاده اید یا شاید بخود فحشی هم داده اید چرا اینجا آمدم و یا من اینجا چکار داشتم؟

به وبلاگی سر میزنم که با نوعی روش تفتیش عقیده و یا تکرار مکرر دستوری از شما میخواهند حتی بعضی شما را قسم هم میدهند! نظری را آنجا بنویسید!

یا بعکس به وبلاگی میروید که مطلبی را درج نموده و بنظر شما غلط یا درست میآید و تصمیم میگیرید نظری بدهید که مواجه با این جمله میشوید که برای اظهار نظر باید قبلا ثبت نام کنید!

به وبلاگ دیگری میروید و نظری را با دقت می نویسید و ویرایش میدهید و با جلا دادن آن سعی بر ثبت آن دارید که جمله ای در مقابل چشمانتان میرقصد که نظر شما باید مورد تایید و تصویب صاحبخانه قرار گیرد. بزبان دیگر فیلتر را فراموش نکنید!

در آدرس بعدی بمحض وارد شدن صدای گوشخراشی شما را از روی صندلی بکناری میاندازد و گویا صاحب آن از موسیقی متالیک یا کلاسیک لذت میبرد و شما هم باید با وی هم آهنگ شوید!

یا به وبلاگی دیگر میروید و مصّراً طالب نظر شماست و پس از نوشتن چند جمله و فشار بر روی دکمه ثبت ، جمله ای ظاهر میشود: بدلیل مستهجن بودن نوشته شما از چاپ آن معذوریم؟! هر چه فکر میکنید کلام مستهجن و زشت شما چه بوده ، چیزی دستگیرتان نمیشود ولی ناگهان جرقه ای میدرخشد چون مثلا نوشته بودید: کس دیگری چنین مقاله زیبایی مانند شما ننوشته بود! یا بنظر من پدر و مادر این شخص مقصر است! یا ... و چون در میان جمله شما لغاتی که با اعرابی مختلف میتواند تبدیل به سخن سخیفی شود و سیستم کلمه یابی و فیلترینگ آن سایت یا وبلاگ اجازه مطرح شدن نظر شما را نمیدهد!

به آدرس دیگری میروید از همان نگاه اول متوجه میشوید که صاحبخانه ، وبلاگ را با دیوار توالت مدرسه پسرانه پایین شهر اشتباه گرفته و در و دیوار آن را فقط با فحاشی و کلمات رکیک رنگ آمیزی کرده است!

به آدرس دیگری میروید و ستونی را مشاهده میکنید که مثلا نوشته: با اظهار نظر خود ما را یاری کنید. چه نوشیدنی را دوست دارید؟

1- چای

2- قهوه

3- نوشابه

4- دوغ

قدری با خود فکر میکنید و میخواهید پاسخ دهید: آب یا هیچکدام یا آبجو یا عرق نعنا ولی شما فقط محدود به انتخاب یکی از این چهار پاسخید و نه بیشتر. گویا نظر گیرنده فراموش کرده که غیر از این چهار انتخاب ، انتخاب دیگری هم ممکن است!

در آدرس بعدی اولین سئوال لوس اینست که لطفاً نام خود را بنویسد!؟ چرا باید نامم را بنویسم مگر کنکور دانشگاه است یا مجلس ختم بزرگواریست که معرفی خودم واجب و لازم است!

در آدرس بعدی متوجه میشوی به محلی آمده ای که آموزش فحاشی با روش چارواداری و استفاده از لغاتی است که بعضی حتی زیر لحاف و در تنهایی هم نامی از آنها نمیبرند ولی در آن وبلاگ به زمین و زمان و این و آن شخص علنا فحش و ناسزا یا بصورت مخفی و متلک چاله میدونی درج شده است و بی محابا این و آن را به لجن کشیده است.

به وبلاگ دیگری میروی، مدرنیسم و نو آوری در طرح قالب بحدی مشهود است که فکر میکنی صاحب آن جوانی 16 ساله و هیپی است و کلماتی را برای مثلا اثبات حقانیت و اجتماعی بودن خود بکار برده که برای درک آن باید لحظاتی بیاندیشی تا معنی آنرا بیابی. مثلا بجای درج نظریات نوشته شده آخه تو هم یه چیزی بگو! یا 12 نفر تا حالا گل گفتن و گل شنیدن! یا خوب تو چی میگی؟

در آدرس بعدی سری به ستون نظرات میزنی و از 6 نظر نوشته شده چهارتای آن ناسزا گویی به وبلاگ نویس و یکی دعوت به همخوابگی و آخری از طول و عرض ناموس خودش بحث نموده!

در وبلاگ بعدی اولین جمله اینست که: آن لاین نیستم! و زمانی که تمام آن صفحه را زیر و رو میکنی در دل میگویی بود و نبودت چه فرق میکند!

و زمانی که کاملا از این افکار و اعمال خسته شده ای و فهمیده ای وقتت را سه ساعت است به هدر داده ای و بجای آموزش فکر از خودت و روزگار و این و آن حالت بهم خورده به آخرین آدرس مراجعه میکنی و در لابلای مطالب آن به جمله ای برمیخوری که نوشته اینجا را کلیک کن یا به این آدرس برو. شاید از روی کنجکاوی و یا شاید بعنوان آخرین گلوله ای که میخواهی بمغز خودت بزنی روی آن کلیک میکنی و نتیجه ..... هیچ! طرف فراموش کرده لینک بدهد!

از وبلاگهای تهدید کننده هم چیزی نگویم بهتر است.

اینها غیر از آنست که مثلا وبلاگی سیاسی است ولی همه چیز در آن نوشته شده جز سیاست. یا انتقادی است و فقط به به گوی این و آنست و یا ادبی است و پر از بی ادبی و یا خبریست که اخبارش مربوط به هفته پیش است!

یک ضرب المثل آلمانی میگوید: بیایید ماسه درون زخمهای خود را به مروارید تبدیل کنیم.

3 Comments:
Anonymous Anonymous said...
salam

mesle inke az weblog ha delet kheili pore Varjavand !
be hame ham tane gooshe zadi ye joorayee !
vali oon weblogayee ke ta daresho baz mikoni ya mige esmeto benevis ya ye ghoorbaghe mippare vasat ya sedaye vahshatnake music mizane toye mokhtet , ya miporse alan che rangi lebas pooshidi ya miporse chand salete ..... ona dige ghadimi shode age ham bashe male in nonahalane aziz hast che kar dare be man o shomaye pir o patal !
lol
modati up nakardi hich khabari nabood azat goftam hatman ba khanoom bacheha raftid iran !

:-)

Blogger مرد پیر said...
واقعا ورجاوند جان
متاسفانه هرزه نویسی انقدر در این فضا رواج یافته کمتر می توان وبلاگی در خور تمجید پیدا کرد ویا کمتر وبلاگی پیدا می شود که مجبورت کند باز انجا سر بزنی ؟
نمونه اخر این هرزه گویی ها را به سادگی میتوان از دعواهای وبلاگی دوستانی که خود را پدر ان وبلاگ نویسی ایران می دانند ببینی ؟
نمیدانم چه بگوییم که شرم اور و ننگ اور است ..

درود
اون ضـرب المـثل آلمانی نـگـفتـه که چــطوری میشه این کار رو کـرد ؟؟؟