Invisible Hit Counter
ورجاوند
سال 1389
سال تبلور آزادیخواهان ایرانی
سال سقوط ولایت مطلقه فقیه
Thursday, August 17, 2006
جعفر کذاب؟

زاهدان ... کین جلوه در محراب و منبر میکنند

آقای رهبر،

اگر درسهای خود را در حوزه خوانده باشی و بیاد بیاوری روایات عثمان ابن سعید امامزاده ساز را، خوب میدانی معیار و ریشه کلام من چیست.

داستان دنباله دار قدرت طلبی معاویه های زمان را نیازی نیست که بازگو کنم چون خود استاد و دست اندر کار این گونه قدرت طلبی مطلقه ای.

خوب میدانی آنان که تو را بر سر قله رهبری نشاندند همان دنباله روان عثمان ابن سعید بودند. البته تو مهدی ادعایی نبودی ولی تا آنزمان که نقش خود را با آن قیافه ظاهرا ساده و ریش و محاسن و مقدس نمایی از طریق رسانه های گروهی زیر سیطره بخورد ساده اندیشان ملت ایران دادی.

خود را انسانی با شرف و از ساداتی متقی و آزادیخواهی پیشتاز و نمونه و ..... و این اواخر با هندوانه های زیر بغل کیهانیها و ریزه خواران اطراف بارگاه ، رهبر مسلمین جهانت کردند. همان عکس مار و نوشتن نام مار کذایی.

.........

روایات محمد بن حنیفه ، زید ابن علی و محمد نفس زکیه را با امروز مقایسه کن. همان ادعا های دروغین و همان فریب های دایمی که بارها راجع به آن بحث و جدل شده و مسلما هر جوجه ملای حوزه دیده و هر کتاب ورق زن مشتاق ، راجع به این گوشه از تاریخ آشنایی دارد و میداند پایه و اساس ادعاها بر چه بوده و هست.

سید از خدا بیخبر ، امروز شیخ مم تقی مصباح یزدی رفیق دیروز و حریف امروز ، سیدان اولاد پیغمبر را در روزینامه تایید شده و پشتیبان از رییس جمهور انتصابی تو ، " جعفر کذاب " خطاب نمود. هر چند خطا نرفته و غلو نکرده ، گوش تا گوش که بنگری مشتی درازگوش میبینی.

داستان کوچه علی چپ را هم که میدانی ، بخاطر خدا این بار خودت را به آن راه نزن که منظورش خاتمی یا کس دیگری بوده. محمد را علی بهتر شناسد. منظورش فقط تو بودی این دو همشهریند و با خلقیات هم آشنا.

با این ادعا اعلام نمود که جعفر کذاب زمان تویی ، وعده بهشت دهنده و ناجی کبیر کذاب تویی ، دروغگوی بزرگ قرن بیست و یکم تویی و تو و تو .....

مگر همین قوانین متعفن ملا ساخته نیست که مقام رهبری مطلقه را تا مرز خدایی بالا برده و گروه زیادی از دگراندیشان جوان را با سوء استفاده از این سیاه نوشته های شرم آلود و ننگ آور که قانون ام القرا نام نهاده اند و نگهدار ستون لرزان حکومت تو هستند ، به صلّابه کشیده ، زندان و شکنجه داده و حتی تا مجازات اعدام برای توهین کردن به مقام و جلال جبروت تو پیش بینی کرده و رقم زده اند.

آسید علی ، مسلم است آن جوانان سیه بخت دگراندیش نه نیمی از مغز شسته های سپاه تا خرخره مسلح احمقان اسلامی را در اختیار دارند ، نه اهل حجتیه و فداییان اند و نه حتی سینه ای برای دفاع از خود سپر میکند که قانون بادیه نشینان را برایشان مقرر کرده ای.

اگر مرد خدا و قانونی و میخواهی از شجره جدت! دفاع کنی این گو و این میدان. اگر سید علی کذّاب نیستی از خود و مقام لرزانت و اسلام ادعایی خود دفاع کن. کجاست آن غیرت آیت اللهی؟ به لجن کشیده ترا این شیخک یزدی.

حضرت آیت الله ، ولی مطلقه فقیه ، دادگاه روحانیت و ... را برای عمه این شیخک نساخته اند. سازی بزن تا قدری ملت با آن خوش برقصند و بدانند آخوندک های حاکم چه شجره خبیثه ای هستند. یا شاید از قدرت پشت سرش میترسی نا سید از خدا بیخبر؟

شغال دره مازندران را

ندرد جز سگ مازندرانی

7 Comments:
Anonymous Anonymous said...
درود بر شما امام پانزدهم 16و 17و 18و 19 و در راه است.

کـلی از خـوندن ِایـنهـمه یاسـینی که بـگـوش ِ ایـن خــر ِ زمـان خـوندی لـذت بردم

Blogger ali said...
با درود بر دوست عزیز
بسیار زیبا بود اما حکایت تلخ سرزمینمان هست ....
یاد شعری از احمد باطبی افتادم
تا کی به نام خلق تزویر مسلمانی سر بر سر سجاده می خوردن پنهانی
فردا که بر اندازیم بنیاد تعصب را دیگر نه تو میمانی نه ظلم و پریشانی
موفق باشید
http://yardabestani.blogfa.com/

Anonymous Anonymous said...
وبلاگ را که باز می کنی، اتیش میباره! / چقدر خشمگینی تو مرد.

Anonymous Anonymous said...
آمدم تو رو وکشم چرا گفتی ملبورن اخر دنیاست؟ من عاشق این شهرم و زیباترین لحظه های عمرم توی این شهر خوشگل بوده اگر وقعا ملبورن زندگی میکنی خوشحال میشم از نزدیک ببینمت اگرم نیستی که هیچی ولی راجع به ملبورن بد نگو چون خیلی با صفاست هر چند غربته اما خیلی خوبه خب دیگه اگر خواستی به وبلاگم سر بزن شاید دوستای خوبی شدیم برای هم دیگه تا درودی دوباره بدرود

Blogger مرد پیر said...
درود بر تو ورجاوند^نازنیین به گرمی دست را می فشارم
پاینده ایران

Anonymous Anonymous said...
با درود بر ورجاوند عزیز ممنون که به وبلاگ نوپای من سر زدی والله من خودمم داغ سیاست به پیشونیم خورده و کم نکشیدم هنوزم که هنوزه حرف ازایران میشه ماتم میگیرم که ای وای جونامون چی ؟ ای وای اکبر رو کشتن ای وای احمد داره خودشو فدای هیچی میکنه خلاصه حرف زیاده برای گفتن ورجاوند عزیزم من این جا نیومدم بد کسی رو بگم اما باور کن بلانسبت ایرانیهای این جا غیر از معدودی که میشناسم بقیه همه از دماغ فیل افتادن و کلی از خود متشکر هستن و برای خودشون کارت تبریک میفرستن خلاصه که یه همزبون ندارم البته حسام همیشه پشت و پناهم بوده اما کارش سخته و نمیتونم ازش بخوام صبح تا شب بشینه و با من حرف بزنه و این کوچولوی شیطون رو نگه داره خلاصه خوشحال میشم ببینمتون برام حتما بنویسین و بازم بیاین قدمتون روی چشمم تا درودی دوباره بدرود