در قرون سیاه اروپا و زمانیکه کلیسای رم (واتیکان فعلی) حاکم بر جان و مال و اندیشه مردم و خرافات را بهرگونه عقل و منطق و شعور انسانی جایگزین و انگیزاسیون (دادگاه های تفتیش عقاید) بشدت برقرار و شکنجه و زندان و سوزاندن زنان و مردانی که اندیشه های متفاوت داشتند امری روزمره و عادی بود.

با فشار و اصرار کلیسا و در نام خدا ، جنگهای فراوانی را بنام مسیح و ایمان آغاز کرده و بسیاری از حاکمان عصر بخاطر تبعیت از کلیسا و عدم تکفیر پاپ ها ، ناچارأ وارد جنگ شدند و کشورهای اروپا بجان یکدیگر افتاده بودند. چه خونها که ریخته و زندگی ها به فنا نشد. شهرها و خانه ها سوخت. سالهای جنگ با طاعون و وبا و از همه بدتر قحطی و مرض توامان، جان بسیاری دیگر از مردم عادی را گرفت. خزانه ها خالی و ثروتهای ملی بسیاری از ملل یا بکلی از بین رفت و یا مستقیم در جیب کلیسا وارد شد.... از آنجا که جنگ و قحطی و طاعون و مرگ بر عقاید مردم عادی اثر گذاشته و از کلیسا دور و دورتر میشدند ، گردانندگان کلیسا که اوضاع را خراب و تلفات وحشتناک مردم کوچه و بازار و رویگردانی عمومی را از کلیسا شاهد بودند ، برای بازگرداندن مردم به صحنه و فریب بیشتر آنان و اضافه نمودن به درآمد و خزانه کلیسای رم ، اقدام به صدور قانونی (فتوا) را نمودند که بر مبنای آن هرکس میتواند مکانهایی در بهشت را از کلیسای رم بخرد. بر اساس این فتوا ثروتمندانی که بیشتر پول بدهد قصرهای مجلل! و کم مایگان ، اطاقکهای درجه دو و سه دریافت میکنند! و حتی سند خرید به خریدار داده میشود. عده ای ساده لوح اقدام به خرید حجره های بهشتی (رزرو کابین) نمودند ولی خیلی زود حتی با زور و فشار کلیسا ، قصر و مستغلات زیادی از بهشت موعود! فروش نرفت و از آنجا که دیگر ثروتی باقی نمانده بود و فقر مالی و فرهنگی سراسری شده بود. کلیسا ترفند دیگری بکار برده و این قانون را اجباری کردند که همه باید حجره های بهشتی بخرند وگرنه مرتد و کافر وجادوگر و ضد مسیح هستند و مستقیما راهی جهنم. چه ثروتها که کلیسا فراهم نمود و حتی امروز هم نیمی از املاک بزرگ و صنایع اروپا به واتیکان تعلق دارد.

قصه کوتاه ....

مردم واقعأ جان بلب شده ، دست بدامان همه کس و چیز میزدند تا از این تاراج و مالیات اجباری معاف شوند و نتیجه کار و زحمت شبانه روزی را به مفتخوران مذهبی ندهند. در این گیرودار یکی از سرمایه داران بزرگ اروپا که بنا بروایات ، دارای ثروت افسانه ای بود با قدرت خورد کننده پول و دادن رشوه موفق به زیارت پاپ شد و در حضور کاردینال ها و کشیشان درباری حاضر به پرداخت مبلغی بسیار بالایی حدود یک میلیون سکه طلا در ازائ خرید جهنم شد!!؟

درباریون از این پیشنهاد هم شگفت زده شدند و هم آنرا به استهزا گرفتند که در این زمانی که ما در حال فروش بهشت و قطعات یدکی آن هستیم چگونه احمقی حاضر شده جهنم را که همه از آن گریزان و بری هستند بخرد؟

موضوع زمانی جدی تر شد که آن پروتمند مبلغ را به یک و نیم میلیون افزایش داد و برای نمونه چند صندوق سکه را نیز نمایش داد و گفت من در زندگی گناه فراوان نموده ام و میدانم جهنمی هستم. چرا با این همه ثروتی که من دارم و این همه نفوذی که شما از جانب خداوند بر روی زمین دارید جهنم را بمن نمیفروشید و سند آنرا به من نمیدهید؟

کم کم شک همگی حاضرین دربار پاپ تبدیل به یقین شد که این احمق ثروتمند، دیوانه ای بیشتر نیست و پاپ را تشویق نمودند که تن به معامله بدهد و پاپ نیز جهنم را به یک و نیم میلیون سکه طلا فروخت و سند آنرا صادر و مهر و امضا و بدست خریدار داد.

خریدار جهنمی هم از حضور پاپ خارج و در مقابل بارگاه پاپ ، بر فرازی ایستاد و فریاد زد:

ای مردم... از امشب آسوده بخوابید و مطمئن باشید وعده خداوند جاری میگردد و همه شما بهشتی هستید. من کل جهنم را از قائم و نماینده خداوند بر روی زمین که جناب اجل امجد پاپ باشد خریده ام و به هیچ بنده خداوندی اجازه ورود به ملکم را نمیدهم و بهمین خاطر همه شما به بهشت میروید. از این ببعد لازم نیست کسی غرفه در بهشت بخرد و هر کس هم که خریده برود و پول خود را از پاپ پس بگیرد.

......

حال از شما دوستان میپرسم: این روحانیت حاکم بر ایران که نمایندگان ذات ذوالجناۀ الهی و بازوی راست خداوند بر روی خاکند ، نمیشود میلیاردها جمعیت و نفوس گناهکار جهان را از شر آتش جهنم و شیطان رجیم نجات دهند و با اینهمه ثروتی که ظرف این سالها از چپاول ملت به جیبها زده اند خودشان جهنم را بخرند و همه مردم دنیا را از اموات و حی و آتی را راهی بهشت کنند؟

یا این آقای پل گتی بجای قمپز در کردن ، جهنم را از ملایان بخرد و همه جهانیان را از شر جهنم خلاص کند؟

یا واقعا ارزش جهنم میلیاردها بار از خود بهشت موعود بیشتر است و ما نمیدانستیم؟