Invisible Hit Counter
ورجاوند
سال 1389
سال تبلور آزادیخواهان ایرانی
سال سقوط ولایت مطلقه فقیه
Monday, July 26, 2010
دو علی گلابی

پس از عقب نشینی موقتی بار دیگر دفتر مقام معظم ، اطاعت مطلق از ملاعلی پائین خیابانی را تائید نمود. شرط را التزام مردم به اطاعت بی چون و چرا و اعتقاد قلبی به ولایت مطلقه دانسته و برای اثبات نیز اصل 109 قانون اساسی* را برخ مردم کشیده است و در نهایت ساز قبلی را کوک کرده که: آیت الله خامنه ای "شعبه ای از ولایت ائمه اطهار که همان ولایت رسول الله است"

در شیراز قدیم ضرب المثلی بود تحت عنوان دو علی گلابی ( dow ali golabi ) و آنرا در مورد کسی اطلاق میکردند که ادعای دروغین و ناممکن بر امری داشته و بر آن نیز اصرار ورزد.

داستان از آنجا شروع میشود که گویا تخته نردباز ، چنته خالی ولی پر مدعائی بنام "علی گلاب" وجود داشته که در هنگام بازی تخته نرد کُرکُری زیاد میخوانده و با زبانی تحقیر آمیز و آنچه رایج افراد ناشکیباست ، خالی بندی و روحیه حریف را تضعیف میکرده. میگویند علی گلاب عملا هیچوقت در بازی تخته نباخت زیرا هرگاه در دست پنجم بازی مطمئن میشد بازی را باخته است ، با حرکتی سریع مهره ها را بهم میزد و میگفت تو تقلب کردی ، تاس گرفتی ، لیاقت بازی با من را نداری و یا .....

هنوز "دو علی گلابی" بستن قبلی مقام معظم و پریدن تارزانی از قطار را فراموش نکرده ایم که ادعای هم ردیفی و هم سفره بودن با رسول الله را ادعا میکند.

* اصل 109 قانون اساسی جمهوری ظلم و فساد و قصاوت

شرایط و صفات رهبر:

1- ضلاحیت علمی لازم برای افتاء در ابواب مختلف فقه.

2- عدالت و تقوای لازم برای رهبری امت اسلام.

3- بینش صحیح سیاسی ، تدبیر ، شجاعت ، مدیریت و قدرت کافی برای رهبری.

در ثورت تعدد واجدین شرایط فوق شخصی که دارای بینش فقهی و سیاسی قوی تر باشد مقدم است.

حال قضاوت با شما که سید علی پائین خیابانی دارای کدامیک از شرایط اصل 109 است.

اینجاست که باید گفت:

یا رب روا مدار که گدا معتبر شود

گر معتبر شود زخدا بیخبر شود

Labels: , ,

Wednesday, July 21, 2010
تغییر پالون کفتار را پیغمبر نمیکند

میگویند یکی از زنان هارون الرشید از بازار بغداد رد میشد. چشمش به بهلول افتاد که گوشه بازار نشسته و بر روی زمین اشیائی گلین شبیه به خانه میفروخت. زن هارون مودبانه خدمت بهلول رسید و پس از چاق سلامتی و با اشتیاق پرسید: یا بهلول چه میفروشی؟

بهلول گفت خانه آخرت!

زن برادر که ایمان به آزادگی و شعور و فطرت بهلول داشت خانه ای گلی خرید و به قصر بازگشت. همان شب در خواب دید همه درهای بهشت بر او گشوده شده و مطابق حکایات و روایات هزاران حوری و غلمان در خدمت و جویبارهای شیر و عسل از خانه وی عبور میکنند!

صبح کل ماجرا را به هارون بازگو نمود و هارون را ترغیب نمود خانه ای گلی را از بهلول ابتیاع تا او نیز غرفه ای در بهشت در اختیار داشته باشد.

هارون که به جور و ستم و دنیا پرستی معروف بود با اکراه به بازار رفت و تمام خانه های گلی را ابتیاع و طلب بیشتر نمود.

فردای آنروز بانوی حرم از رویت بهشت سوال نمود. هارون الرشید با عصبانیت گفت: بهشت را که ندید ، ندید تا صبح نیز در رنج و عذاب و ترس و تالم بسر برده است.

بانو سراسیمه به بازار رفت و بهلول را در کنار بازار نشسته دید. گلایه و شکوه نمود که یا بهلول چرا از خانه های بهشتی به برادر نفروختی؟ من خریدم و غرفه ای در بهشت اختیار نمودم ولی هارون الرشید خرید ولی حتی رویای بهشت را نیز ندید؟

بهلول گفت: تو آخرت را ندیده خریدی و بهشتی شدی ولی هارون بهشت را دیده میخواست بخرد. تو به بیتی کوچک ساختی و او به کل بهشت نیز قناعت نکرد.

شیخ علی پائین خیابانی شب خوابید و صبح اعلام پیامبری نمود و بعید نیست امشب بخوابد و فردا صبح خود را قادر متعال بنامد.

البته به پیغمبر دزدان و سفاکان بودنش شکی نیست ولی زها که خود گوزی و خود خندی.... عجب شیخ هنرمندی.

Labels:

Thursday, July 15, 2010
جنگ ناگریز خامنه ای

وقتی به گفته های خامنه ای در دیدار اخیر با مزدوران فرماندهان سپاه دقت کنیم ، بوی متعفن و مشمئز کننده جنگ و تنها راه ممکن بقای نظام مطلقه فقیه را با جسم و روح خود حس میکنیم. راه نجات از سقوط حتمی خلیفه خود خوانده شیعه دیگر چنگ و دندان نشان دادن نیست. خامنه ای دریافته که دیگر راهی بجز شروع جنگ ندارد.

در این اواخر آثار بلاهت و جنون کاملا در رفتار و گفتار این دیکتاتور تاریخ کاملا هویدا میشود و این بار خامنه ای قاطعانه افکار عمومی ایران را آماده جنگ واقعی میکند.

باید جنگی هر چند کوتاه و کنترل شده را شروع کرد تا در طول آن بسرعت مشکلات روزافزون داخلی را سرپوش گذاشته و خفه نمود. در شلوغی شروع جنگ براحتی میتوان مدافعان حقوق بشر ، سبز ها ، مخالفانی که روز بروز جایگاههای محکمتری در ذهن مردم پیدا میکنند ، روحانیون ناراضی و برگشته از نظام خلافت و از همه مهمتر اطرافیان مشکوک سر به نیست نمود. روش جنایتکارانه کهنه ای که بسیاری از دیکتاتورهای تاریخ در برهه ای از زمان ناچار به کاربرد این ترفند بوده اند. حتی خمینی با ادامه جنگ نیز از همین ترفند برای اثبات حکومت خود استفاده نمود.

قتلهای زنجیره ای ، بمبگذاری ، ترور مخالفان ، ارعاب و شکنجه و تحقیر و زندان و .... خاصیت خود را از دست داده و مردم آنقدر بیدار شده اند که وقوع هرگونه حادثه مشکوکی را به بیت رهبری متصل میکنند و میدانند دستهای جنایتکار خامنه ای سالهاست در پشت این وقایع و حوادث وجود دارد.

سقوط ولایت مطلقه را میتوان با لجاجت احمقانه خامنه ای در اجرای قوانین ضد انسانی ، بی هویت نمودن ایرانیان ، بیعرضگی و بی لیاقتی مزدوران سر سپرده رژیم ، منافع میلیاردی سرداران بی لیاقت و بادمجان دور قاب چین اطراف بیت رهبری شروع شد و کسی که میخواست سلطان قلبها باشد با افکار مستبدانه و نارضایتی توده های مردم ایران به منفورترین آخوند قرون تبدیل شد.

دروغهای مکرر و ترفندهای غلط نیز نتوانست مردم را از حقوق خود منصرف سازد و عکس العمل مردم عادی هر روز ستون های بارگاه خلیفه مطلقه را به لرزه انداخته و هر بار که واقعیات جدیدی برملا میشود ، قسمتی از کاخ ظلم ولایت مطلقه قرو میریزد.

مدتها بود سر مردم را با "جنگ نرم" و "دشمنان خیالی" شیره میمالید ولی با از دست دادن پشتیبانی اربابان روس و چین و اصرار بسیاری دیگر که میز مذاکره را بوی پیشنهاد میکردند ، به محکم کردن پایه های حکومت و فریب مردم مشغول بود و دایما با مسامحه عمدی و طفره رفتن مکرر و به تمسخر گرفتن این و آن ، بقای حیات و منافع خود و سپاه پاسداران را تامین میکرد.

خلیفه خود خوانده میداند ، دنیا در مقابل وی و سپاه پاسداران فاسد و بیعرضه و منافع دایمی بسیاری از جیره خواران رژیم ایستاده و با ظهور آثار تحریم های جدید ، واقعیت تلخ سقوط دیکتاتور دیوانه دیگری ورق زده میشود.

تنها راه باقیمانده برای بقای ولایت فقیه مطلقه جنگی ناگزیر است و هر جه زودتر بهتر.

Labels: , , ,

Wednesday, July 14, 2010
شهرام امیری چه صیغه ایست؟

این روزها بازار رسانه های داخلی ایران و تا حدی خارجی در مورد شخصی بنام شهرام امیری گرم است. داستان دزدیده شدن وی توسط سازمان اطلاعات آمریکا و سعودی از یکطرف و حکایت ورود وی به آمریکا و سپس خروج هالیوودی ایشان قدری تامل میآفریند.

حکایات و احتمالات مختلف را بیائید قدری بررسی کنیم.

1- ایشان توسط عوامل سعودی در سفر حج ربوده و به آمریکائیها تحویل شده است. سپس بطریقی که مسلما خیلی مسخره بنظر میرسد و فقط ساده دلان آنرا باور میکنند از دست ماموران سیا فرار کرده و با استفاده از اینترنت و یوتیوب نشان داده که اسیر بوده و میخواهد به ایران برگردد (در نمایش دیگری گفته به میل و سلیقه خود به آمریکا آمده و .....) سپس به سفارت پاکستان پناهنده شده و الان در ایران است. در این مورد باید اشاره نمود تهیه ویزای آمریکا حتی برای دیدن فامیل یا ادامه تحصیل برای ایرانیها امری بسیار مشکل و نیاز به بودجه و برنامه ریزی زیادی دارد و زمان زیادی طول میکشد تا یک ایرانی بتواند حتی ویزای توریستی برای آمریکا بگیرد.

2- ایشان با نقشه و طرح قبلی و میل و سلیقه شخصی خود به بهانه حج عمره ، از طریق عربستان راهی آمریکا شده و پس از مدتی بدلیل آنکه نتوانسته همسر و فرزند خود را که تحت کنترل دایمی ماموران ریز و درشت دستگاههای امنیتی بودند از ایران خارج کند. با گروگان گیری وی را تحت فشار گذاشتند و در نتیجه مایل به برگشتن به ایران شده و با طرح برنامه ای آبگوشتی و نمایش ویدیوئی آب لمبو خود را اسیر فراری نشان داده که آرزویش بازگشت به ایران است. در این مورد باید گفت ایشان از مدتها قبل با هر وسیله ای خود را به ماموران آمریکائی دانشمند اتمی و شخصیت علمی بزرگ در دستگاه اتمی ایران نشان داده که در این مورد گرفتن ویزای ویژه در 24 ساعت ممکن است.

3- ایشان یکی از برادران ذوب شده در ولایت فقیه هستند و با با الهام گرفتن از دکان ارتش انتحاری و دستورات مستقیم دستگاههای امنیتی و تبلیغاتی رژیم ایران توانسته ماموران آمریکائی را در ابتدا فریب داده و به آمریکا رفته ولی هنگام تخلیه اطلاعاتی ، ماموران سیا فهمیده اند ایشان چیزی در چنته ندارد و بزبان ساده فریب خورده اند. از طرفی ماموران سیا دریافته اند که برنامه و هدف دیگری از آمدن وی به آمریکا در کار است. وی را تحت نظر داشته ولی آزاد گذاشتند تا هر حرکتی را که مایل است انجام دهد زیرا بیم آن داشتند که فریب خوردگی را با اشتباه دیگری نظیر سر زیر آب کردن و یا مفقودالاثر شدن دایمی این مامور ایرانی دامن نزنند.

4- ایشان ترفندبازی ناشی بوده و چون نتوانسته خانواده را از ایران خارج کند ، هر دو طرف یعنی ایران و آمریکا را فریب داده که در این مورد باید دید پس از چه مدتی توسط سپاه و اطلاعات ولایت فقیه سرش زیر آب میرود. احتمالا تصادف ماشین ، مصرف واجبی یا بخاطر خوردن هندوانه زیادی رودل میگیرد و با یا دچار مننژیت میشود.

5- ایشان مجری طرحی بوده که هم ایران و آمریکا از ماموریت ایشان اطلاع داشته ولی بدلایلی که هنوز معلوم نیست از اینجا رانده و از آنجا مانده شده و راهی بجز بازگشت نداشته ولی در هر حال فعلا خوراک خوبی برای پروپاگاندهای بارگاه ولایت فقیه است.

باید صبر کرد و .....

Labels: