Invisible Hit Counter
ورجاوند
سال 1389
سال تبلور آزادیخواهان ایرانی
سال سقوط ولایت مطلقه فقیه
Tuesday, August 22, 2006
زنده باد جنگ

غذای باد دار و صدور فرمان جنگ

قبل از خواندن به اینجا بروید

دار و دسته جانیان حاکم بر آب و خاک ما سالهای متمادیست با نشاندن تخم نفاق و کینه در میان ادیان و باورهای دیگر بخصوص مسلمانان در سراسر جهان سعی دارند خود را ارباب و خلیفه و رهبر جهانی نشان دهند که جز ویرانی و مرگ و سیاهی چیزی برای مردم منطقه نداشته است.

سالهاست سعی این جنایتکاران و دشمنان بشر بر آنست که حمایت سایر قدرت طلبان و دیوانگان و دیکتاتورهای همفکر خود نظیر سوریه و کره شمالی و ونزوئلا و ... بدست آورند. البته تا زمانیکه دلارهای نفتی حاریست و سرمایه ملت ایران و منافع آن ممالک اجازه دهد ، آن فواحش و تاجران سیاسی ، خودفروشی را ادامه خواهند داد ولی به محض آنکه اوضاع را خراب دیدند با بهانه های مسخره تر از دلایل شروع حمایتشان از این حیوانات دست کشیده و راه خود را جدا میکنند.

سالهاست برای اجرای امیال خود از گروه های تروریستی استفاده میکنند. آموزش آدمکشی میدهند و برای دستگرمی تعداد زیادی از ملیون و دگراندیشان مخالف را در داخل و خارج از کشور یا ترور و یا در زندانها مخوف قتل عام کرده اند. این دیو صفتان از هیچ جنایتی رویگردان نیستند.

تحریکات مذهبی در عراق ، افغانستان ، پاکستان ، سوریه ، لبنان و سایر کشورهای مسلمان همان سیاست تفرقه و حکومتی است که از اربابان انگلیسی خود آموخته و ابتدا آنرا در ایران آزمایش و تفرقه عمیق بین دانشجو ، دگراندیش ، کارگر ، معلم و .... حتی در خانواده ها ایجاد نموده و موفقیت هایی هم داشته اند.

افکار و امیال حیوانی خود را با ترغیب و تهییج احساسات مذهبی و تعصبات خشک فرقه ای در افکار و مغز ساده دلان بخصوص در ایران و سپس در میان سایر فرق شیعی جهان دیکته نموده اند. در تمام مشکلات و ترفند ها پشت مردم و ملت شریف و فریب خورده ایران خود را مخفی نموده و از زبان آنان سخنگو هستند! این اوباشان فاحشه و در راس آنها خامنه ای نمیدانند که مردم ایران نه دیگر فریب این اندیشه های شوم را میخورند و نه حاضرند قدمی با این افکار پوسیده و واپسگرا و شیطانی بردارند. مردم ما طعم تلخ جنگ و شکست مفتضحانه را با دولت کوچکی نظیر عراق دیده و کشته و مجروح و خرابی فراوان داده و میدانند معنای جنگ چیست. هنوز تصاویر وحشتناک بمبارانهای اسراییل و موشک پرانی های آن تروریست و ملای مزلف تعلیم یافته در حوزه های تروریست ساز قم را فراموش نکرده اند. اینقدر دست این آقایان رو شده که شما را مطمئن میسازم همین امروز و فردا در مقابل دوربین های تلویزیون فرمایشی در ایران و لبنان و سایر بلادی که پول نفت ملت فقیر ایران هنوز در حسابهای خصوصی تروریستها واریز میشود ، گروهی اکثرا مزدور و حتی قلیلی ساده اندیش و نادان صف آرائی تلویزیونی میکنند و ارتش استشهادی را نمایش میدهند! نمایشی که از بس تکرار شده حالت تبلیغات کالای بنجلی را نشان میدهد که فروشنده قادر به فرو کردن در حلق مردم را ندارد.

خامنه ای ، رهبر مسلمین و خلیفه جهان اسلام اگر میتوانند و راست میگوید همین الان دستور جهاد و حمله به ناوگان آمریکایی در خلیج را میدهد. اگر نماینده خداست و میداند خدا پشت و پناه اوست همین امشب فرمان حمله به ارتش آمریکا در عراق و افغانستان و پایگاه های نظامی آن در ترکیه و خلیج را میدهد. برای اثبات آنهم که وی رهبر تمام مسلمین جهان است کافیست خودش در جلوی تمام سپاهیان روئین تن خود و پرچم بدست قدم بردارد. آنوقت خواهیم دید چند احمق دیگر پشت سرش هستند و فرمانبرداری از وی را اطاعت شرعی میدانند.

این تو بمیری از اون تو بمیریها نیست ، این گو و این میدان. لازم نیست مشتی بیگناه را خوراک بمب های ناپالم و آتشزا کنی. حسین وار به سپاه کفار حمله کن! و علی وار بجنگ! و بهمراه خودت جیره خواران احمق را سپر بلای جیفه دنیایی خود کن ، ولی مبادا کوتاه بیایی و حسن وار تن به خفت دهی! که زندگی در صلح و آرامش بزرگترین اشتباه ذهنی خودکامگان جهان است!

پشت آمریکا را بزمین بزن و آنگاه به همه مسلمین و مسلمات و مردم منتظر جهان ثابت کن که فرمان از حقانیت خدا میگیری نه از حقه بافور.

البته قبل از فرمان حمله و نمایش روحوضی دلاوری در مقابل دوربین تلویزیون اسلامی و نمایش شجاعت ذاتی رهبری و .... دو مثقال سناتوری و یک قبضه جیر جیر یا مجیر ناصرالدین شاهی همراه داشته باش. شب دراز است و قلندر بیدار و برای خوردن جام زهر همیشه فرصت باقی.

Monday, August 21, 2006
هولا هوپ

Cirque Du Soleil(Alegria) - Hula Hoops


value="http://www.youtube.com/v/uGXnC18nlTg">

Song: cerceaux


Saturday, August 19, 2006
شعار نویسی

محل زندگی من در شهرک کوچکی حومه ملبورن است. ساکت و زیبا و تمیز و بدون شلوغی مرکز شهر. با مردمانی ساکت و آرام و اغلب شاغل. سالهاست در این محل بدون سر و صدا و ناراحتی زندگی میکردیم و بنا به طبیعت آزاد مردم این سرزمین هیچگونه برخورد نژادی یا تحقیری یا مذهبی از کسی ندیدم (البته بجز خود ایرانیها).

مردم استرالیا زیاد اهل سیاست نیستند و از آنجا که حکومت دموکراسی و با انتخاب اکثریت مردم است ، بهانه ای برای مخالفت با دولت ندارند. اگر دولت بهر دلیلی بر خلاف وعده یا خواسته آنان اقدامی نمود با احترام میگویند انتخاب این دولت خواسته اکثریت بوده و یا در انتخابات بعدی به این حزب رای نخواهم داد. دولت استرالیا ادعای خدایی و رهبری بر مردم را ندارد و همیشه خود را منتخب و مستخدم مردم و رای دهندگان میداند. مردم انتقاد میکنند و گاهی شدید و دست از کار میکشند و حتی با اعتراضات دسته جمعی فعالیت صنعتی و اقتصادی شهر یا مملکت را مختل و به ایستایی و چالش میکشند و زمانیکه سیاسیون یا ماموران اجرایی به حرف و خواسته آنان رسیدگی کردند یا قدمی مثبت در راه بهبود وضعیت نمودند ، سر کار و زندگی خود میروند و زندگی عادی ادامه می یابد. نه دولت خود را حق به جانب و بی عیب میداند و نه مردم از حد و عدول خود متجاوز.

این همان دموکراسی است که در خون مردم این سرزمین است نه برای آن جنگیده اند و کشته و خرابی داده اند و نه سیاستمدار خود را حاکم مطلقه یا ولی مردم و یا ارباب امت میداند. از خود مردم به مردم و برای مردم.

پس از جنگ جدید خاورمیانه و تحریکات تروریستی زعمای جمهوری اسلامی که دست کثیف آنها رو شده و امروز تمام دنیا میدانند که نقشه کشتار مردم فلسطین و لبنان و اسراییل و خرابی ولایات آنان در اطاق های دربسته بیت رهبری جمهوری ام القرا ریخته میشود که اساس منش و افکار آنان فاشیسمی و نژاد پرستانه و سیاست تفرقه و حکومت است.

امروز برای اولین بار نوشته گرافیتی (شعار نویسی بر در و دیوار) یک یا چند نفر ، آرامش این شهر کوچک و بی سر و صدا را تبدیل به محل عبور و مرور توریستهای محلی نمود. ساعت هفت صبح که من این شعار را بر دیوار و بدنه ایستگاه اتوبوس خیابان نزدیکمان دیدم ، دوربین عکاسی را آماده گرفتن عکس نمودم و حدود ساعت ده صبح برای گرفتن عکس به آنجا رفتم. از کثرت جمعیت یکه خوردم. تعداد زیادی عریبه و آشنا و هر کدام با دوربین عکاسی یا فیلمبرداری به این خیابان کوچک آمده و سعی بر گرفتن عکسی یا فیلمی میکردند. از آنجا که مایل نبودم به حریم خصوصی مردم وارد شوم تا ساعت یک بعد از ظهر صبر نمودم تا خیابان خلوت شود و بتوانم عکس بگیرم.




(ترجمه مودبانه این شعار) سئوال: مسلمان چگونه زاده شده؟ جواب: از مجامعت یک کلیمی با یک خوک!

در ابتدا بنظر میرسید نویسنده شعار کلیمی و قصد تحقیر مسلمانان را داشته است ولی از نزدیک و زیر طاق ایستگاه اتوبوس شعار دیگری بود که مجبور شدم عکس را وارونه کنم تا آنرا بخوانید.




معنی آن مسلم میکرد که نویسنده کلیمی نیست: کلیمیان را بکشید

بحث زیادی نبود فقط یکی از همسایگان که مرا میشناخت و از ایرانی بودن من مطلع بود با خنده به من گفت: بوی خمینی میاید. اکثر مردم حاضر سر های خود را تکان میدادند و حالت تعجبی بر چهره.

ساعتی بعد ماموران شهرداری در محل حاضر و با رنگ روی این ننگ را پوشاندند.

فقط بوی تعفن افکار حاکمان لجام گسیخته و تازه بدوران رسیده جمهوری اسلامی در راس ، آن چلاق معتاد و سگ زنجیری دربارش ، احمقی نژاد ملیجک به دماغم میخورد. سیاست نژادپرستانه و چندش آور ملایان جمهوری اسلامی ایران و ام القرای ظلم و نفرت است که حتی به این ناحیه دنیا هم سرایت نموده. بعید نمیدانم که حتی یکی از مزدوران نفوذی خودشان در این سرزمین این شعار را نوشته باشد. تف بر انسانیت و شرف نداشته شما دیوانگان زنجیری باد.

آغایان عمامه بسر و مزدوران جیره خوار حاکم بر سرزمین و مردم ایران زمین فراموش نکنید:

آنکس که باد میکارد ، توفان درو میکند.
Thursday, August 17, 2006
جعفر کذاب؟

زاهدان ... کین جلوه در محراب و منبر میکنند

آقای رهبر،

اگر درسهای خود را در حوزه خوانده باشی و بیاد بیاوری روایات عثمان ابن سعید امامزاده ساز را، خوب میدانی معیار و ریشه کلام من چیست.

داستان دنباله دار قدرت طلبی معاویه های زمان را نیازی نیست که بازگو کنم چون خود استاد و دست اندر کار این گونه قدرت طلبی مطلقه ای.

خوب میدانی آنان که تو را بر سر قله رهبری نشاندند همان دنباله روان عثمان ابن سعید بودند. البته تو مهدی ادعایی نبودی ولی تا آنزمان که نقش خود را با آن قیافه ظاهرا ساده و ریش و محاسن و مقدس نمایی از طریق رسانه های گروهی زیر سیطره بخورد ساده اندیشان ملت ایران دادی.

خود را انسانی با شرف و از ساداتی متقی و آزادیخواهی پیشتاز و نمونه و ..... و این اواخر با هندوانه های زیر بغل کیهانیها و ریزه خواران اطراف بارگاه ، رهبر مسلمین جهانت کردند. همان عکس مار و نوشتن نام مار کذایی.

.........

روایات محمد بن حنیفه ، زید ابن علی و محمد نفس زکیه را با امروز مقایسه کن. همان ادعا های دروغین و همان فریب های دایمی که بارها راجع به آن بحث و جدل شده و مسلما هر جوجه ملای حوزه دیده و هر کتاب ورق زن مشتاق ، راجع به این گوشه از تاریخ آشنایی دارد و میداند پایه و اساس ادعاها بر چه بوده و هست.

سید از خدا بیخبر ، امروز شیخ مم تقی مصباح یزدی رفیق دیروز و حریف امروز ، سیدان اولاد پیغمبر را در روزینامه تایید شده و پشتیبان از رییس جمهور انتصابی تو ، " جعفر کذاب " خطاب نمود. هر چند خطا نرفته و غلو نکرده ، گوش تا گوش که بنگری مشتی درازگوش میبینی.

داستان کوچه علی چپ را هم که میدانی ، بخاطر خدا این بار خودت را به آن راه نزن که منظورش خاتمی یا کس دیگری بوده. محمد را علی بهتر شناسد. منظورش فقط تو بودی این دو همشهریند و با خلقیات هم آشنا.

با این ادعا اعلام نمود که جعفر کذاب زمان تویی ، وعده بهشت دهنده و ناجی کبیر کذاب تویی ، دروغگوی بزرگ قرن بیست و یکم تویی و تو و تو .....

مگر همین قوانین متعفن ملا ساخته نیست که مقام رهبری مطلقه را تا مرز خدایی بالا برده و گروه زیادی از دگراندیشان جوان را با سوء استفاده از این سیاه نوشته های شرم آلود و ننگ آور که قانون ام القرا نام نهاده اند و نگهدار ستون لرزان حکومت تو هستند ، به صلّابه کشیده ، زندان و شکنجه داده و حتی تا مجازات اعدام برای توهین کردن به مقام و جلال جبروت تو پیش بینی کرده و رقم زده اند.

آسید علی ، مسلم است آن جوانان سیه بخت دگراندیش نه نیمی از مغز شسته های سپاه تا خرخره مسلح احمقان اسلامی را در اختیار دارند ، نه اهل حجتیه و فداییان اند و نه حتی سینه ای برای دفاع از خود سپر میکند که قانون بادیه نشینان را برایشان مقرر کرده ای.

اگر مرد خدا و قانونی و میخواهی از شجره جدت! دفاع کنی این گو و این میدان. اگر سید علی کذّاب نیستی از خود و مقام لرزانت و اسلام ادعایی خود دفاع کن. کجاست آن غیرت آیت اللهی؟ به لجن کشیده ترا این شیخک یزدی.

حضرت آیت الله ، ولی مطلقه فقیه ، دادگاه روحانیت و ... را برای عمه این شیخک نساخته اند. سازی بزن تا قدری ملت با آن خوش برقصند و بدانند آخوندک های حاکم چه شجره خبیثه ای هستند. یا شاید از قدرت پشت سرش میترسی نا سید از خدا بیخبر؟

شغال دره مازندران را

ندرد جز سگ مازندرانی

Saturday, August 12, 2006
فاشیسم اسلامی
نامه ای به جرج بوش

به آقای رئیس جمهور با سلامی از راه دور.

من از طرف خودم سخن میگویم و از آنجا که نه مستشیر دولتم نه جزء مستشارها و وابسته به چپ و راست هم نیستم ، خیلی راحت میتوانم درد دل کنم.

بر خلاف عرف و عادتم ، نامه را تا آنجا که امکان دارد ساده و نظیر انشای بچه های دبستانی مینویسم چون خوف آن دارم که (در صورت وصول) مترجمین شما فقط قادر به ترجمه لغات ساده باشند. نگرانی دیگرم آنست که این نامه را توهین تصور کنید که اصلا چنین نیست. جایگاه شما و خودم را هم بخوبی درک میکنم.

من به آن مسئله ای که اغلب ایرانیان با آن شکوه خود را شروع و از مرحوم مصدق و سال 32 و آنچه بر وی و بر ملت ایران و دودمان پهلوی رفت سخنی نمیگویم با آنکه نقش سیاستمداران آمریکا را در آن برهه از زمان نمیتوان نادیده گرفت. گفتم سیاستمداران و نه سیاست خارجی آمریکا که دومی معرف اندیشه اولی و هر دو از یک نوع بیماری رنج میبرند و آنهم عدم شناخت مسایل بین الملل و فرصت طلبی ذاتی و موسمی آنهاست.

اشاره ای در مورد عدم شناخت کنم. البته اگر آنرا بحساب غرور ملی نگذارید با آنکه از ورود اولین آمریکایی به ایران سالهاست میگذرد هنوز سخنگویان و حتی خود شما ایران را آیران مینامید.

آقای رئیس جمهور ، ناراحت نشوید که بگویم سیاست خارجی شما بخصوص تشکیلات عظیم اطلاعاتی شما همیشه فاصله زیادی با اصل وقایع و تحلیل امنیت جهانی دارند و اغلب هنگامی دست بکار میشوند که حادثه ای اتفاق افتاده و یا در اخبار تلویزیون از آن نمایشی داده میشود. میدانم که فورأ این را بهانه میکنید که رسانه ها پایه دموکراسی اند و حل شده در سیستم! ناراحت نشوید که بگویم یا اطلاع کامل ندارید یا بهانه بر عدم کارآیی کسانی است که دموکراسی را نیز بازیچه لابی های سیاسی خود کرده اند.

درک من اینست که آگاهی صحیح مردم اولین پایه دموکراسی است نه آگاهی مصلحتی و تزریقی اخباری از وقایع روز که آنهم صرفأ ریشه دلاری دارد تا سیاسی. لطفاً خودتان را به آن راه نزنید که نمیدانید اخبار و تفسیر های Washington Post یا USA Today یا Fox News از تحلیل های ماموران اطلاعاتی و امنیتی شما صادق ترند.

آقای رئیس جمهور ، وطن پرستی در هر قوم و قبیله و مرام و سیاستی به انواع مختلف تفسیر میشود و حتی هر کس ، وطن پرستی را بنوعی برای خود توجیه میکند و بهمان گونه است درک دموکراسی و خداشناسی و ...... دلیل آن امر نیز واضح است. با تمام قوانین مکتوب از حمورابی و زرتشت گرفته تا فلاسفه ریز و درشت امروز ، همگی واقف بوده و هستند که بسیاری مشکلات بشر را مصوبه قانونی نمیتواند حل کند بلکه این وجدان بشریست که برای افکار و اعمال خود قانون میسازد.

آقای رئیس جمهور یا تحلیلگران و مشاوران سیاسی و امنیتی شما اطلاعی از اسلام و تاریخ آن ندارند یا شما هم مانند بسیاری اقتصاد را با سیاست مصالحه کرده و همه چیز را از دید دلار سوراخ شده می بینید و یا خود را بکوچه علی چپ زده اید!

از دیدگاهی علمی میتوان گفت که فلان شخص نیمه مرده است یا زندگی گیاهی دارد ولی نمیتوان گفت فلان زن اندکی حامله است. بهمان گونه نمیتوان گفت که شخص قدری یا اندکی مسیحی ، بودایی ، مسلمان یا یهودیست.

هر کس میتواند خدا پرست باشد ولی راه پرستش او با دیگری متفاوت است. یهودی ، مسیحی و مسلمان همه به خدایی واحد اعتقاد دارند و خود را فرزندان ابراهیم میدانند. اگر بگویم دین افیون ملتها است مسلما مرا به کمونیست بودن و دنباله روی از لنین متهم میکنید که بخدا قسم اشتباه میکنید ولی چون بحث شما راجع به فاشیست اسلامی در همین مقوله است فقط از اسلام سخن میگویم.

خداوند مذهب را خلق نکرد بلکه انسان خدا را با اختیار خویش شناخت و سپس دین فروشان حرفه ای ظاهر شدند.

آقای رئیس جمهور شاید شما با لغت فاشیست اسلامی تازه آشنا شده اید و یا تفسیر آنرا برایتان قدری به اشتباه گفته اند. منِ ایرانی 1400 سال است فاشیسم اسلامی را تجربه کرده ام. فراوان بودند دین فروشانی که آمدند و رفتند و خواستند با دروغ و نیرنگ به من ثابت کنند اسلام انتخاب من بود ولی واقعیت تلخ آنست که اسلام فقط با زور و قدرت نظامی بر من ایرانی چیره شده است. از نظر من ایرانی اسلام یعنی فاشیسم. به من مولایی را معرفی کرده اند که در یک روز هزار نفر زندانی و اسیر را گردن زد و من ایرانی جزء موالی او هستم. قرنهاست درد آنرا با گوشت و پوست و روح و روانم حس کرده ، رنج برده و شکنجه شده ام. اسلام برای من ایرانی غیر از عقب ماندگی ، حقارت ، وهمیات و خرافات و زندان و مرگ چیز دیگری نبوده. من ایرانی مذهب را هم براه خودم عوض نمودم و برای اثبات حقانیتم حتی آنچه را که کلام خدا نامیده میشود به میل خودم تغییر داده و تفسیر نمودم. اگر پدران سنتی ما با افکار و اندیشه فرزندان خود سازگاری نداشتند ، آنان را لو دادند و حتی در مقابل چشم خودشان تیرباران و یا اعدام نمودند و با بیشرمی آنرا به ابراهیم نسبت دادند. اگر ابراهیم که به ادعای سه مذهب یکتا پرست بزرگ همه است فرزند کش بوده و یا حتی فکر سر بریدن فرزند خود را نموده باشد باید گفت که وی هم فاشیست دیوانه ای بیش نبوده است.

آقای رئیس جمهور هنوز چند روزی از ظهور انقلاب ظاهرأ اسلامی! در ایران من نگذشته بود که روزنامه های نسبتا آزاد نوشتند : صدای پای فاشیسم میآید. کجا بودند آن ماموران زبده اطلاعاتی شما که واقعیت اوضاع آینده و درد مردم ایران را از همان ابتدا بگوش سیاستمداران دنیای آزاد برسانند؟ یا شاید از همان ابتدا خوب میدانستند ولی تجارت و اقتصاد غرب اجازه نمیداد کیفیت واقعی اسلام بگوش کسی برسد. کمی به اخبار دادگاه های پنج دقیقه ای و اعدامها و تیربارانهای مداوم و سپس ترورهای خارجی و داخلی توسط فاشیست هایی که امروز نام خود را روشنفکران اسلامی میگذارند و اعمال کثیف خود را فرمان الهی قلمداد میکنند ، مراجعه کنید.

آقای رئیس جمهور ، کشتار و قلع و قمع مخالفین و شکنجه زندانیان و اسیران و ایجاد رعب و وحشت در جامعه ملل را اسلام خامنه ای و خمینی و حسن صباح اختراع نکردند بلکه از همان ابتدا و پایه اسلام با فاشیسم ریخته شد ولی امروز با کمی جرح و تعدیل ، خود آگاه سرمایه پسند کرده اند.

بنا به گفته همین ملایان فاشیست یا شخص مسلمان است و مقلدی کورکورانه مطابق میل و اراده آنان و یا ریختن خونش حلال و مهم نیست که وی مسیحی ، کلیمی ، بودایی و یا هندو و یا بی خدا باشد. این پنبه را هم از گوشتان خارج کنید که اسلامی بنام اسلام مدرن و صلح طلب و متعادل و دموکرات و آزادیخواه وجود دارد. یا فرد مسلمان است و باید تمام دستورات قرآن را اجرا نماید یا مسلمان نیست و خونش حلال. والسلام

اینها فقط بهانه ایست برهه ای برای پوشاندن و معصوم نشاندادن چهره واقعی و ضد انسانی فاشیستهای مذهبی. مهم نیست در حجاز و مالزی و فلسطین و انگلیس و لبنان باشد یا ایران و سوریه و افغانستان و عراق و کویت و یمن و ترکیه. اسلام ، اسلام است و بنیان آن بر فاشیسم.

شما خوب میدانید که حمس و حزب الله و خامنه ای و الزرقاوی و خمینی و طالبان و بن لادن و سپاه پاسداران و نصرالله و انتفاضه همگی در یک صفت مشترکند و آن کشتار مردم بیگناه و پنهان شدن پشت چند جمله عربی که حتی خودشان هم براستی معنی آنرا درک نمیکنند. زبان مرا بفهمید. تازیانه آنچه را که شما امروز فاشیسم اسلامی میخوانید 1400 سال است که بر بدن مجروح من ایرانی نقش بسته است.

Monday, August 07, 2006
جنگ چگونه برکتی است؟









Saturday, August 05, 2006
خاورمیانه و نفرت

تاریخ یک صد سال اخیر خاورمیانه وقایع دردآوری را در دل خود دارد که از دید و ذهن بسیاری از هموطنان ما عمدأ بدور نگهداشته شده است. ویرانی شهرها و نابودی چندین نسل ، حقیقتی مشمئز کننده است که سایه شوم خود را بر منطقه افکنده و چنان حس نفرت و انزجاری را بوجود آورده که شاید با براندازی کامل ده ها دیکتاتور قابل حل باشد یا با تشکیل دولتی فدرال از مجموع سیاستمدارانی جوان و آگاه و مسئول.

از آنجا آغاز میکنم که در بحبوحه جنگ جهانی اول و نیاز شدید به سوخت ، دول درگیر جنگ را وادار نمود که بدنبال غارت منابع زیر زمینی جدید الکشف در خاورمیانه و شمال آفریقا باشند که همگی در اقتدار دولت فخیمه عثمانی با وسعتی حدود هفت میلیون کیلومتر مربع بود.

اعلام جهاد توسط مفتی اعظم عثمانی 1914

توطئه ژنرال ادموند آلن بی با کمک سرویسهای اطلاعاتی و عوامل جاسوسی زبدهِ شیر پیر به امپراتوری عثمانی فرستاده شدند تا مسئله را بررسی نمایند و بدنبال گزارش کامل تحقیقی آنان بود که دسایس کلنل لورنس انگلیسی منجر به نابودی کامل امپراتوری عثمانی و ایجاد مستعمرۀ بدوی نشینی بنام عربستان و .....

آخرین جنگ که بنام مگیدو نامیده میشود در روز 19 سپتامبر 1918با ورود سواره نظام سبک استرالیا به فتح دمشق انجامید و روز بعد از آن لورنس و نیروهای عرب به رهبری حسین ابن علی ، شریف مکه وارد دمشق شده و در روز 28 اکتبر 1918 فلسطین و سایر شنزارهای جزیره العرب رسما به اعراب واگذار شد و سقوط کامل امپراتوری ابد مدت عثمانی پس از 624 سال سیطره.


فیصل در کنفرانس ورسای (همراهان از راست به چپ) رستم حیدر ، نوری السعید ، کاپیتان پیزانی ، کلنل لورنس ، تحسین قدری

سپس فرزندانش فیصل وعبدالله و اعوان و انصار آنان خودمحوران اولیه سرزمینهای عربی و افریقایی شدند. سهم اعراب سرزمین بسیار بزرگ با وسعتی حدود جهار میلیون کیلومتر مربع که از سه طرف بدریا راه داشت. پس از مرگ حسین در 1933 مطابق سنخ و سنت عرب ، ملک نشینهای کوچکتری به صورت ارثیه و بنام فرزندان ذکور وی قباله شد که مهمترین آنها عراق و یمن و سوریه و اردن و حجاز بود.

در تمام کشورهای بیرون آمده از شکم امپراتوری عثمانی که حاکمین آن همگی برادر و یا برادر زاده بودند خونریزیها آغاز شد و همخون به طمع قدرت و مال و منال از داخل به جان هم افتادند و یا بازهم تجزیه شدند و از شکم همین ارثیه شوم بود که کویت و قطر و امارات و .... نیز پدید آمد. به این بحث کاری ندارم که همگی آنها ادعای استقلال و تمدن! هزاران ساله میکنند که اصلا صحت ندارد.
چایم وایزمن (رهبر سازمان بین المللی صیهونیسم ) و لرد فیصل

یکی از نکات تاریخی که همواره از آگاهی مردم منطقه مخفی نگهداشته شده وجود چهار گردان از یهودیان داوطلب در این جنگها بود که برای آزادی سرزمین موعود خود (اسراییل) در ارتش انگلیس میجنگیدند که معروف ترین افسران آن زیو جابوتینسکی و ژوزف تروچیلدر از یهودیان مصری (مقتول در جنگ دوم اورشلیم) و دیوید بن گوریون لهستانی (اولین نخست وزیر اسراییل) و داوطلبانی با مرام صیهونیستی از کشورهای شوروی و آمریکا و کانادا بود که مستقیما در جنگ اورشلیم شرکت کرده و پیروز شدند و کشته دادند.


رژه واحد 38 یهودیان داوطلب در لندن 1918

سرباز ساده دیوید بن گوریون 1918

در همان سالهای اولیه بعد از جنگ اول با فشار اشکنازی های روسیه و حمایت یهودیان اروپا در مذاکرات بالفور وعده مهاجرت و تاسیس کشور دیگری داده شد که اسراییل نامیده میشود. مهاجران یهودی در آغاز با خرید اراضی از اعراب محلی بر مقدار اراضی خود می افزودند و عربها خوشحال از فروش اراضی لم یضرع و بی مصرف و مهاجران نیز شادمان از مالک شدن زمینی که بعد ها آنرا سرزمین آبا و اجدادی خود نام نهادند. به جنبه باستانی بودن سرزمین فلسطین یا اسراییل هم کاری نداریم که قضیه را بسیار پیچیده تر میکند. فقط به این نکته کوچک که اعراب و اسراییل تاریخی هر دو از تژاد سامی هستند. موضوع بسیار مهم آنست که مهاجران یهودی با ورود به سرزمینی که امروز اسراییل نامیده میشود بدنبال تحقق وعده تورات و بازگشت به سرزمین موعود. نباید فراموش نمود که قبل از ورود مهاجران تعداد زیادی از ساکنین آنجا کلیمی بودند و این شاید یکی از دلایلی بود که ورود مهاجران اولیه بدون درگیری یا مخالفت جدی اعراب آغاز شد.


باقیمانده گردان جنگجویان یهودی در اورشلیم
1917

از همان زمان ورود ، تازه واردین یهودی که اکثرأ از شهرهای متمدن اروپایی کوچ کرده بودند ، منطقه را قابل زندگی ندانستند ولی زندگی سخت و پر مخاطره در بیابانهایی بی آب و علف و غیر قابل زیست با شنهای روان و بادهای گرم و نبود وسایل شهری و زندگی و بهداشت و تحصیل و زندگی در شنزارها آنها را بهم نزدیکتر نمود. سیل پول و تجهیزات و از همه مهمتر نیروی جوان و کارآمد و متخصص از سراسر جهان به کمون ها و کیبوتص ها جاری شد. در مدت کوتاهی مهار شنهای روان را آغاز نمودند و از دل کویر آب آشامیدنی خارج نمودند. اعراب محلی که زمینهای خود را فروخته و اغلب به عنوان کارگر روزانه در مزارع جدید کار میکردند ، پس از مدت کوتاهی آن شنزارهای بی آب و علف و غیر قابل سکونت را آباد و سرسبز و قابل کشاورزی و صنعت دیدند. یهودیان تازه وارد ابتدا با صلح و دوستی ولی خیلی زود با عداوت و دشمنی اعراب مغبون شده روبرو شدند. هیزم آور آتش این نفاق را باید سنت های اسلامی اعراب در حقیر شمردن یهودیان و تحریکات مذهبی از سوی مفتی های مسلمان و خاخام های یهودی دانست که کشتارهای متعدد از هر دو سو را فراهم آورد.

ظاهرا کینه ای را که آنرا راز بقا و سنت دیرینه عرب بدوی و تحریکات مذهبی از هر دو طرف با بیداری خونین ناسیونالیست های عرب همواره سد بزرگی برای رسیدن به توافق نهایی برای صلح در منطقه بوده که منجر به چندین جنگ بین اعراب و اسراییل شد. افزایش تنش های مکرر را باید در جنگ سرد و ورود شوروی به صحنه سیاسی-نظامی بدنبال شعارهای حساب شده و فریبنده مکتب کمونیسم به منطقه و شکستهای دنباله دار سیاستهای مزورانه انگلیس و سقوط مکرر سلطان نشینان منطقه و پر کردن خلا قدرت سیاسی – نظامی با جایگزینی آمریکا بجای انگلیس ، اوضاع منطقه را سالهاست شعله ور و یا آتش زیر خاکستر کرده است.

هرچند رویای فریبنده ناصر در احیای امپراتوری اسلامی تحت عنوان "الجماهیر العربیۀ المتحده" هرگز بوقوع نپیوست ولی افکار وی باعث تغییرات خونبار دیگری در منطقه شد.

مردم منطقه که عدم کفایت و کاردانی سران دول خودمحور خود را کاملا حس میکنند به اصولگرایی و سنتگرایی مفرط روی آورده اند. ملوک و سلاطین قدیم جای خود را به دیکتاتورهای جدید دادند که هر روز با روشها و فرمول های احمق پسندانه و پوپولیست نا آگاهان و ناپختگان سیاسی منطقه را به بازی گرفته و این بار سلاح مذهب را بهمراهی مدرنترین سلاحهای قتاله ، قاطع ترین پوشش بر عدم کفایت امور داخلی و خارجی خود قرار داده اند. در همین حال اسراییل با تمام نیرو و توان کشور کوچک خود را با مدرنترین فنآوری و فرآوری های علمی و عملی پیش برده و تنها کشور دموکرات منطقه شناخته شده است.

دیکتاتورها قدرت پرست منطقه که این بار توان خود را در مقابل سیل علوم نوین و جهانی کاملا از دست رفته میدانند با پرداخت میلیاردها دلار نفتی اقدام به احیای اسلام سنتی نمودند و ناگهان در هند ، پاکستان ، اندونزی ، افغانستان ، مصر ، سعودی ، سودان ، مراکش ، بورکینافاسو ، فلسطین حتی آرژانتین و اکوادور و .... اقدام به تاسیس مدارس سنتی "مدرَسَه" و یا "حوزه علمیه" نموده که ظاهرا بنام آموزش قرآن و اصول و قواعد دین به شستشوی مغزی کودکان و نوجوانان پرداخته و در حقیقت سازماندهی ارتشهای تروریستی برای اجرای کورکورانه اوامر آنانست. امروز عملا و با صدای رسا اعلام میکنند که " ارتش انتحاری " تهیه میبینند.

نامهای جدید این پرده پوشی ها را میتوان اسلام انقلابی و ناب محمدی و اصیل در ایران و عراق و سنتی و وهابی در عربستان سعودی و عراق و پاکستان و سومالی و سودان و اندونزی یافت.

اینان با بر پا نگهداشتن آتش کینه و نفاق در منطقه که در این اواخر میرفت تبدیل به صلحی جوان و تازه پا شود با سیاست پوشاندن چشم بر واقعیاتی که در جهان و منطقه خاورمیانه میگذرد ، بار دیگر لبنان را با آتش کشیدند. سیاست "جنگ بخرج من ولی خارج از مرزهای من" را سالهاست در کشورهای اسلامی دیده ایم. در این سیاست جنایتکارانه ، دلارهای سرگردان نفتی را برای پوشاندن ناکارآمدی و ناکامی های داخلی و خارجی دیکتاتورهای کوچک و بزرگ منطقه تحویل گروه های تروریستی از امل و حزب الله و لشکرالطیبه و فلسطین گرفته و یا به حساب یاسر و خالدو مقتدا و نصرالله وارد و با این گشاده دستی اسلامی! خود در قصرهای کاملا محافظت شده خود به عیش و نوش و حکمرانی مطلقه مشغول و به ریش حمقایی که جان خود را بنام جنگجو و آزادیخواه میبازند ، قهقهه مستانه میزنند. جوانان فقیر و بی فرهنگ مسخ شده ای که به ضرب دلارهای نفتی تحریک میشوند و کودکانه وعده بهشت را با بدنهای قطعه قطعه شده قبول میکنند.

من حاکمان اسراییل را پاک و منزه و بیگناه نمیدانم و از آنان دفاع نمیکنم. آنها همانقدر در کشتار و خرابی مسلمانان مقصرند که خودمحوران مسلمان در قتل مردم اسراییل. مسلما ملتی که در مدت شصت سال از بیابانها و تپه ماهورهایی بی آب و علف و شنزارهای روان ، اسراییل مدرن امروز را ساختند نیازی به دفاع من و یا دیگری ندارند.

غم من برای انسانهاییست که جان خود را چه در لبنان و چه در اسراییل و یا هر نقطه از جهان از دست داده اند. برای حدود یک میلیون جنگزده و پناهنده ایست که از هر دو طرف جنگ صدمه دیده اند و خواهند دید.

برای تمام انسانهای زجر دیده و عزیز این جنگ نفرت انگیز و مشمئز کننده نیز پیام دارم که:

این گلوله دشمن نیست که شما را میکشد ، این نفرین دلارهای نفتی گرفته شده از شکم شهروندان ایرانی و سعودی است که بجای آبادانی و توسعه داخلی ، خرج کشتار و دربدری و خانه خرابی شما میشود.

این سیاست نفاق و جنگ طلبی تازه به قدرت رسیدگانیست که با سودای خلیفه گری جهان اسلام ثابت کرده اند: اگر سه چهارم مردم دنیا کشته شوند مهم نیست ، مهم آنست که یک چهارم باقیمانده کورکورانه و بنده وار اسیر منویات شیطانی و پلید آنان باشند.






Wednesday, August 02, 2006
چه کس لبنانی را میکشد؟

بار دیگر ولی امر مسلمین! (منظور: غاصب و دیکتاتور فرقه شیعه بدعتی در ج.ا.) که از هر فرصت و وسیله ای برای تظاهر و خودنمایی ذاتی سوء استفاده میکند نمایش شعارگونه و کوتاهی را به نمایش گذاشت (اصل خبر)


هدف بزرگ یعنی خلیفه گری اسلامی چشم و گوش گردانندگان را کاملا بسته است. اینان باور ندارند مردم عادی از مذهب بازی و فرقه سازی و مسلک های من درآوردی که بنام و تحت لوای اسلام های متفاوت صورت میپذیرد ، خسته و درمانده شده اند. مردم به خدایی ساده و اعتقادی ساده تر اکتفا دارند و منصرف و خسته از هرگونه خونریزی و بدعت گذاری جدید ولی دین فروشان و کاسبان مذهب را عقیده و نظر و سیاست دیگریست.

پس از اعزام گروه تربیت شده تروریستی سپاه بدر و به رهبری مقتدی صدر به عراق (تحت عنوان معاودین عراقی) که مسئول کشتار هزاران زن و مرد و کودک بیگناه در سراسر عراق بخصوص بغداد و بصره هستند ، سازمان تروریستی دیگری را در لبنان جنگزده بر جنازه سازمان تروریستی امل بنا گذاشتند. از آنجا که نفوذ سیاسی و نظامی سوریه در کلیه امور داخلی لبنان و همیاری حافظ اسد که نیاز شدید و فوری به پول و تجهیزات نظامی جهت سرکوبی آزادیخواهان سوریه داشت ، کمک فراوانی به این هدف نمود. حافظ اسد دیکتاتور سابق که عنوان خائن به آرمان عرب را یدک میکشید این توانایی را داشت که در صورت لزوم و به آسانی قادر به تیمار و بزیر آوردن این گروه تروریستی دست ساز ملایان ج.ا. است.

گردانندگان واقعی و پشت پرده گروه تروریستی حزب الله لبنان (منظور بازوی وحشت و ترور ج.ا. ، سپاه پاسداران در لبنان) و عروسک دست پرورده ملایان حوزه علمیه قم ، آشیخ حسن نصرالله بخوبی میدانند که هنوز به پشتیبانی و دلالی بشار اسد وارث دیکتاتوری حافظ اسد نیاز فراوان دارند و بدون حمایت ارتش سوریه ، انبارداری و لجستیک و ترابری سلاحهای سنگین ارسالی از سپاه پاسداران ج.ا. امکان ندارد. امروز درآمد این دلالی مرگ بالغ بر سه و نیم میلیارد دلار در سال است که ظاهرا زیر پوشش کمک به مخارج و اقامت زائران ایرانی به بشار اسد باج مستقیم داده میشود.

سایر کشورهای عربی منطقه از این معامله کاملا آگاهند و میدانند در صورت پیروزی عملی سازمان تروریستی حزب الله در لبنان که با پشتیبانی مالی ج.ا. اینک در ارتش و مجلس و بخصوص جنوب لبنان نفوذ مالی و مذهبی و سیطره ای فراوان دارند ، ممکن است باعث سرکشی شهروندان خودشان شود.

این یکی از دلایل عمده ایست که از حمایت حزب الله لبنان سر باز میزنند و خوب میدانند حمایت از حزب الله لبنان در حقیقت همصدایی با ملایان حاکم بر ایران و برسمیت شناختن توطئه های تروریستی ملایان ج.ا. است و دلیل دیگری بر عدم قبول دعوت احمدی نژاد بر تشکیل کنفرانس فوق العاده سران مسلمان در مورد لبنان.

کشتار بی پایان این دو گروه تروریستی در عراق و لبنان و عملیات ترور و سرکوبی آزادیخواهان در داخل ایران ، سران عرب را از خواب خوش بیدار کرده و میدانند خطر در کنار گوش آنهاست.

امروز خامنه ای با پول دزدیده شده از کیسه ملت درمانده و اسیر ایران ، داعیه و دامنه خلیفه گری خون و سیطره تروریسم و وحشت را از ایران به عراق و لبنان کشیده است و این زنگ خطری برای سایر سران عرب است. آنها میدانند برای رژیم ملایان کشتن هزاران نفر در هر کجای جهان و نمایش معکوس و به گردن این و آن انداختن این جنایات کاری آسان و عادی و به باد دادن ذخیره مالی ملت ایران آسانتر از آنست. کشتار نا خواسته کنونی از دخالتهای ج.ا. و توسط بازوی تروریستی خود حزب الله لبنان حکایات فراوان دارد.

امروز دنیا میداند که باعث و مسئول اصلی کشتار مردم لبنان نه در آمریکا و نه در اسراییل بلکه در دست دیکتاتورهای دمشق و تهران است.


حال ترجمه این حمله از نطق خامنه ای را به خود شما واگذار میکنم:

ملتهای منطقه و فرقه های اسلا‌می و پیروان دینهای مختلف در لبنان و در همه كشورهای اسلا‌می باید دست اتحاد به یكدیگر دهند و نگذارند , تفرقه آنان موجب قوت دشمن شود.

امروز حزب الله خط مقدم دفاع از امت اسلا‌می و همه ملتهای این منطقه است.